1/27/09

خبر كوتاهي از آخرين وضعيت آقاي منصور اسانلو

خبر كوتاهي از آخرين وضعيت آقاي منصور اسانلو
رئيس سنديكاي شركت واحد اتوبوس راني تهران و حومه
طبق آخرين گزارشي كه انجمن همبستگي تهيه كرده است آقاي اسانلو در وضعيت وخيمي بسر ميبرد. از وضعيت كمردرد شديد و ناراحتي چشم و ريه ايشان تا فشارهاي ديگر روحي و جسمي. خانواده او در پي درخواست براي معالجه مراجعه كردند اما هيچ پاسخي به آنها داده نشده است و اجازه خروج او براي معاينه را ندادند.

خانم پروانه اسانلو در رابطه با وضعيت ايشان به خبرنگار ما گفت: در مقابل درخواستهاي ما به مقامات زندان فقط جواب منفي از مقامات دريافت كرديم. تا كنون هيچ اقدامي براي بهبودي حال ايشان به عمل نيامده است و روز به روز حالشان وخيم تر ميشود.
انجمن همبستگي با كارگران

دیداراعضای کمپین حمایت از کانون مدافعان حقوق بشر با وکلا


دیداراعضای کمپین حمایت از کانون مدافعان حقوق بشر با وکلا

/ وکلای مدافع حقوق بشر باید از مصونیت برخوردار باشند

6 بهمن 1387 -

تغییربرای برابری - ایدا سعادت - تعدادی از اعضای کمپین حمایت از کانون مدافعان حقوق بشر در اولین اقدام خود روز جمعه با شیرین عبادی و برخی از وکلای این کانون دیدار کردند. در این دیدار که در دفتر شیرین عبادی انجام شد حاضرین با اهدای شاخه های گل از اقدامات کانون مدافعان حقوق بشر و وکلای آن تجلیل کردند.

خدیجه مقدم یکی از فعالان جنبش زنان که از اعضای کمپین حمایت از کانون مدافعان حقوق بشر است در ابتدای این نشست گفت: " ما از برخوردهایی که با کانون مدافعان شده است ناراحت هستیم و امیدواریم با حمایت شما جامعه مدنی در ایران به تدریج شکل واقعی خود را پیدا کند." وی سپس شرح مختصری از برنامه های آتی کمپین از جمله راه اندازی سایت آن در هفته آینده ارائه کرده و گفت ما همیشه مدیون کانون مدافعان حقوق بشر هستیم و حمایت از آن را وظیفه ی خود می دانیم.

شیرین عبادی با اشاره به این که همیاری و همراهی فعالان جنبش زنان همواره باعث دلگرمی اعضای کانون مدافعان بوده است از راه اندازی این کمپین حمایتی ابراز خرسندی کرد. عبادی گفت: "جنبش فمینیستی ایران که البته خواست تنها زنان نیست و مردان زیادی هم نقش زیادی در آن داشته اند، نه تنها قوی ترین جنبش ایران بلکه قوی ترین جنبش خاور میانه است. چرا که هیچ حرکتی را به این اندازه گسترده افقی و تاثیر گذار نمی بینیم. راهی را که شما شروع کرده اید با یاری همدیگر سرمشق شده است برای بسیاری از کشورها. در سفرهایم به کشورهای دیگر افراد زیادی از نحوه کار در کمپین می پرسند و این برگ افتخار دیگری است بر افتخارات زنان ایران."

شیرین عبادی پلمپ غیرقانونی کانون مدافعان حقوق بشر را به معنای تعطیل شدن فعالیت های این نهاد ندانسته و اظهار داشت: "درست فردای روزی که دفتر کانون را به طور غیر قانونی پلمب کردند روابط عمومی کانون اطلاعیه داد و در مصاحبه ها هم به تاکید پافشاری کردیم که دفتر کانون پلمب شده است دهان ما را که نمی توانید پلمب کنید. موجودیت کانون چند اتاق نبود و ما می توانیم هر جای دیگری هم به کار خود را ادمه دهیم. گزارش سه ماهه نقض حقوق بشر در ایران هم با فاصله ی کمی از پلمپ کانون بیرون آمد و یک هفته بعد از پلمپ کانون بود. از سوی دیگر از همان موقع به بعد تازه تعداد زیادی پرونده هم قبول کرده ایم. اعلامیه های بیشتری داده ایم و مواضع خود را مرتبا اعلام می کنیم. کانون به همان شیوه قدیم ادامه خواهد داد و سعی ما بر این است که رفتار قانون مند را به مامورین حکومت آموزش دهیم. عمل کردن به قانون به نفع هر حکومتی است و کسی که قانون را می نویسد پیش از همه خود باید آن را اجرا کند."

رئیس کانون مدافعان حقوق بشر همچنین توضیحاتی پیرامون پیگیری های قانونی انجام شده در رابطه با فشارهای اخیر بر کانون مدافعان حقوق بشر و یورش به دفتر وکالت و همچنین تجمع در مقابل منزل شخصی اش ارائه کرد و افزود: "همزمان با پلمب دفتر کانون مدافعان حقوق بشر کانون مشارکت برای پاکسازی مین که پروانه فعالیت نیز دارد تعطیل شده است که از سوی این دو نهاد شکایتی را تنظیم و تسلیم قوه قضائیه کرده ایم و این شکایت حتا به مرحله کیفری هم رسیده است. مساله یک آپارتمان نیست بلکه باید به قانون احترام بگذارند. نه به خاطر دفتر بلکه به خاطر نفس عمل من تا آخرین لحظه به دنبال بازگشایی کانون خواهم بود امیدوارم در ایران به نتیجه برسیم. خوشبختانه حقوق بین الملل هم پشتیبان ما است برای این که در سال 1998 قطعنامه ای تاسیس شد که در آن قید شد مدافعین حقوق بشر باید از مصونیت برخوردار باشند و دولت ها باید کمک کنند که این افراد بتوانند وظایف خودشان را انجام بدهند. دولت ایران هم این قطعنامه را پذیرفته است و متعهد به اجرای آن است."

برنده جایزه صلح نوبل همچنین در رابطه با سرنوشت اسناد و مدارکی که تحت پوشش بررسی های مالیاتی از دفتر وی خارج شده بود توضیحاتی ارائه کرد: " در مورد مدارکی که برده بودند کارشان صد در صد خلاف قانون بود چرا که به موجب قانون اگر بخواهند برای بازرسی مالیاتی بیایند می توانند اسناد مالی را ببینند وبررسی کنند و اگر مودی اجازه نداد حداکثر کاری که قانون در این موارد انجام می دهد این است که چون همکاری نکرده است مالیات را به صورت علی الراس تشخیص می دهند. البته در این مرحله هم برگه ای صادر می شود به نام برگه تشخیص مالیات که قابل شکایت است و مراحل خاص خودش را دارد. فردای آن روز هم در این رابطه شکایت کیفری هم کردم چون این کارشان صد در صد خلاف قانون بود ضمن این که من هرگز بدهی مالیاتی نداشتم . اصلا نمی شود کسی در حرفه ی ما بدهی مالیاتی داشته باشد. از طرفی وکلا هر سال باید پروانه وکالت را تمدید کنند که موکول می شود به ارائه ی مفاصا حساب مالیاتی از دارایی و به هر حال هم من این مسائل را می دانستم و هم خودشان می دانستند که کارشان را به این بهانه پیش می برند. به همین دلیل هم به پلیس خبر دادم که بعد نگویند ماموران خودسر بوده اند. یک هفته تمام مدارک را در اختیار داشتند و چون تمام این مدارک را بدون برشماری برده بودند و ما نمی دانستیم که چه چیزی کم یا زیاد شده است در صورت جلسه ای که تنظیم شده بود نوشتیم ما برای آن چه تحویل گرفته ایم رسید می دهیم و در نهایت عصر چهارشنبه ی گذشته مدارک را بدون برشماری تحویل گرفتیم. "

عبدالفتاح سلطانی وکیل کانون مدافعان حقوق بشر با تاکید بر این که وظیفه اصلی کانون دفاع از متهمین عقیدتی و سیاسی و قربانیان نقض حقوق بشر بوده است با مقایسه فعالیت های کانون مدافعان حقوق بشر و کمپین یک میلیون امضا یکی از رموز توفیق کمپین را در نوع نگاهی که به زن و حقوق وی دارد دانست و گفت کمپین زن را فارغ از ملیت، نژاد و باورهای مذهبی و سیاسی در نظر می گیرد و بر نگاه انسانی به زنان تاکید دارد و دقیقا همین نوع تفکر نیز در کانون مدافعان حقوق بشر وجود داشته است.

سلطانی گفت: "شاید برای اولین بار در صد سال اخیر دیدگاه های مختلف و باورهای مختلف سیاسی در کانون مدافعان دور هم جمع شده اند. باور ما بر این است که حقوق بشر هیچ مرزی ندارد و مذهب و دیدگاه سیاسی را دور هم جمع کرده است حول محور خاص که حقوق بشر است. این مساله برای جناح تندرو نامیمون است که همه افراد با دیدگاه های مختلف دور هم جمع شوند." وی تنها راه نجات در آینده را در بسیج تمامی امکانات حول محور حقوق بشر دانست و گفت: " این نگرش به نظر من هم در کمپین یک میلیون امضا و هم در نهاد های حقوق بشری از جمله کانون مدافعان حقوق بشر رمز موفقیت ما بوده است. این نکته را باید در برخوردهای آینده هم مد نظر داشته باشیم. "

نرگس محمدی سخنگوی کانون مدافعان حقوق بشر نیز ترویج و تبلیغ اعلامیه ی جهانی حقوق بشر و پایبندی به آن را به عنوان هدف اصلی کانون برشمرده و گفت دفاع از زندانیان عقیدتی و سیاسی یکی از هدف های کانون بوده است: "سال 1948 که اعلامیه به تصویب می رسد دبیرکل وقت سازمان ملل متحد از همه دولت ها می خواهد که برای تبلیغ و ترویج این اعلامیه کمک کنند و این جای خوشحالی است که امروز به نقطه ای رسیده ایم که اراده ملت ها برتر از اراده دولت ها است. این ملت ها هستند که اعلامیه حقوق بشر را تبلیغ می کنند و آن را از دولت خود می خواهند. نقض حقوق بشر در بسیاری از حوزه ها مانند انتخابات صلح حق اشتغال حقوق زنان و برابری و رفع تبعیض های قانونی علیه زنان هم وجود دارد بنا بر این یک گستره ی بزرگتری برای فعالیت در زمینه حقوق بشر در ایران پیش روی مدافعان آن قرار دارد که کانون مدافعان بشر نیز تا کنون در همین راستا فعالیت کرده و ادامه خواهد داد." محمدی شروع به کار کمپین حمایت از کانون مدافعان به همت فعالان جنبش زنان را به فال نیک گرفت و گفت این حرکت حمایتی نشان می دهد که ما توانسته ایم همکاران جدی زیادی در کار خود پیدا کنیم و بستر فعالیت حقوق بشری در ایران واقعا وجود دارد."

در ادامه ی این دیدار، محمد سیف زاده از تاثیری که تاسیس کانون مدافعان حقوق بشر بر جا گذاشته است سخن گفت: " در کانون را بستند اما به عنوان اولین تشکل حقوق بشری که در ایران بعد از انقلاب تشکیل شده است فعالیت های این نهاد بسیار موثر بوده است. با یک حساب سرانگشتی از زمان تاسیس کانون تا به حال اعضای آن در حدود 500 مقاله در تبیین حقوق بشر و حقوق شهروندی در روزنامه ها نوشته اند. کلاس هایی را برای آموزش روزنامه نگاران و وبلاگ نویس ها گذاشتیم. در زمینه های بازداشت های خودسرانه و حقوق زنان و کودکان و مسائلی که می گذرد مرتب موضع گیری کردیم. در مورد انتخابات هم اعلام کردیم که آنچه در ایران می گذرد انتصاب است و برخلاف انتخاب انسانها است. گرچه از بستن کانون همه ناراحت هستیم اما زمانی بود که اگر ما در دادگاه ها از حقوق بشر صحبت می کردیم حداقل انگ غربی بودن به ما می خورد و یا بازداشت شده و به زندان می رفتیم اما امروز حقوق بشر دغدغه همه است و این تنها با پشتیبانی همه دوستان از طیف های مختلف بوده است. "

دکتر اسماعیل زاده عضو دیگر کانون مدافعان حقوق بشر نیز گفت: " روز يورش عنوان مي شد كه چرا كانون درباره جنگ غزه و خشونتي كه بر زنان و كودكان در اين جنگ مي رود چيزي نمي گويد در حالي كه درباره جنگ غزه ما اعلام موضع كرديم و بيانيه داديم."

گفتنی است كمپين حمايت از كانون مدافعان حقوق بشر از روز بيست و چهارم دي ماه به همت جمعی از فعالان حقوق زنان آغاز به کار کرد. سایت این کمپین به منظور انعکاس فعالیتهای آتی این کمپین و همچنین معرفی هر چه بیشتر فعالیت های حقوق بشری شیرین عبادی و کانون مدافعان حقوق بشر به زودی راه اندازی خواهد شد.

تخریب گورستان خاوران


دوشنبه ۷ بهمن ۱٣٨۷ - ۲۶ ژانويه ۲۰۰۹

پاریس، ژنو- "فدراسیون بین المللی جامعه های حقوق بشر" (FIDH) و "جامعه دفاع از حقوق بشر در ایران" (LDDHI)، به شدت نسبت به اقدام دولت جمهوری اسلامی در تخریب گورستان خاوران در جنوب تهران و ازبین بردن علائم قبرهای این گورستان احساس نگرانی می کنند و از دولتمردان جمهوری اسلامی می خواهد هر چه سریعتر این اقدامات را متوقف کنند.
با توجه به اطلاعات به دست آمده، قبرهای هزاران قربانی در سرکوب های سیاسی سال ۱۹۸۸ که زیر عنوان "کشتار زندانیان" شناخته می شود درحال تخریب است. قسمتی از این گورستان پوشیده از درختانی است که توسط مسوولان کاشته شده. "فدراسیون بین المللی جامعه های حقوق بشر" و "جامعه دفاع از حقوق بشر در ایران" معتقدند که قبرها و علائم گذاشته شده توسط خانواده قربانیان باید حفظ شوند تا بتوان در مورد شرایط اعدام زندانیان سیاسی تحقیق بعمل آورد و هرگونه تخلف احتمالی در زمینه حقوق بشر را مشخص نمود.
"فدراسیون بین المللی جامعه های حقوق بشر" و "جامعه دفاع از حقوق بشر در ایران" از دولتمردان جمهوری اسلامی می خواهند که در حفظ این مکان بکوشند و تحقیقاتی جامع، مستقل و بی طرف را در مورد کشتار زندانیان سیاسی بعمل آورند تا میزان جنایت عاملان این اقدامات مشخص گردد. این دو سازمان مصراً از دولتمردان جمهوری اسلامی می خواهند که به درخواست گزارشگر ویژه سازمان ملل درباره اعدام های غیرقضایی، اعدام های فوری یا خودسرانه پاسخ مثبت دهند تا زمینه ورود او به ایران و انجام تحقیقات آزاد در سراسر کشور مهیا شود.
تخریب این گورستان و عدم پاسخ به درخواست های انجام شده مبنی بر انجام تحقیقات جامع پیرامون اعدام ها یک نقض آشکار نسبت به حقوق خانواده قربانیان است. آنان این حق را دارند که اطلاعاتی در مورد واقعیت کشتار زندانیان دریافت و به مانند سال های قبل بر سر قبر عزیزانشان عزاداری کنند. تخریب این مکان و از بین بردن آثار علمی که در این گورها وجود دارد باعث خواهد شد عدالت در مورد خانواده قربانیان اجرا نشود.

اطلاعات اولیه
اکثر کسانی که در "کشتار زندانیان سال ۱۹۸۸" اعدام شدند زندانیان سیاسی ای بودند که در بازداشت های گسترده و سرکوب های دو سال اول انقلاب به زندان افتادند.
شمار دقیق قبرها و جنازه های مدفون شده در خاوران مشخص نیست، ولی برآورد می شود که این تعداد از مرز حداقل پنج هزار قربانی می گذرد. البته اخیراً براساس گزارش های به دست آمده، رضا ملک، یکی از عوامل سابق وزارت اطلاعات که در زمان صدارت علی فلاحیان در این وزارتخانه کار می کرده، در یک نوار ویدیویی اظهار داشته که در آنجا بین ۱۷۰ تا ۱۹۰ گور جمعی برای زندانیان سیاسی سال ۱۹۸۸ وجود دارد. به گفته او، تعداد ۳۳ هزار و ۷۰۰ زندانی، از جمله خردسالان ۱۱ و ۱۲ ساله و زنان باردار، در دل این گورها مدفون شده اند.

1/25/09

فراخوان شرکت در تحصن دو روزه‏ در اعتراض به موج جدید تخریب خاوران

فراخوان شرکت در تحصن دو روزه‏ در اعتراض به موج جدید تخریب خاوران

این جا خاوران است. هنوز بوی گوشت سوخته از گورهای بی‏نشان بر می‏خیزد. هنوز دست که روی خاک می‏کشی احساس می‏کنی دستی را که روی سر دیگری است، پایی که در آغوش آن یکی است. سال 67 وقتی خاک نمناک را فقط اندکی با دست کنار می زدند ، حتی پیراهن چهارخانه آن نگاه مغرور را می دیدند. پس از آن هربار که گوشه‏ای از خاک را ویران می‏کردند، صدای خرد شدن مهره‏های گردن آن‏ها در دالان‏های تاریخ می‏پیچید.
خاوران بازمانده ای از یادهای خون چکان مان است. خاوران میراث سال‏ها مبارزه و مقاومت در برابر سرکوب و دژخویی است. خاوران نماد مقاومت 20 ساله خانواده‏هایی است که نمی‏خواستند بخشی از تاریخ جهان به غارت رود و تاریخی وارونه و تقلبی نوشته شود. مقاومت خانواده‏ها جنبشی دادخواهانه است. جنبشی که هرروزه یادآور می‏شود این یک مبارزه جهانی است در کنار تمامی دادخواهان جهان. خاوان سهم آیندگان است تا جهانی را که از آن ارث برده‏اند به قضاوت بنشینند. خاوران هویت یک جنبش است. سند زنده ای از یک مبارزه ی برحق و نابرابر. سند روزهای خون و جنون. خاوران و خاوران‏ها اسناد دادخواهی و رمزگشایی از جنایتِ جنایت‏پیشگان تاریخ است. حفاری خاوران یعنی کشف استخوان و هر استخوان یعنی حضور غایب یک انسان، یک زندگی، یک عشق. خاوران درست مانند دیوار کمون، استادیوم شیلی، میدان مادران مایو، داخایو و آشویتس مکان یاد آرمان خواهی و مقاومت و مبارزه در تاریخ جهان است. خاوران تمام آن آرمانی است که جمهوری مرگ حتی تا به امروز نیز تلاش در دفن و حذف خشونت بار آن دارد.
آنچه امروز در خاوران اتفاق می‏افتد، تازه نیست؛ پروسه‏ی تناوبی نابودی خاک را سال‏هاست حاکمان جنون به پیش می‏برند. بحث اما بر سر تخریب گورهای بی‏نشان نیست. آنچه که اهمیت دارد، ثبت شدن خاوران در حافظه تاریخ است. خاوران باید به‏همان شکلی که بود، باقی بماند. فراموش نکرده‏ایم دست‏های خون آلود جانیان همچنان صندلی‏های قدرت را می‏فشارند، بی‏هراسی از بازگویی حقیقت. بخشی دیگر از آنان اینک رنگ عوض کرده، با نام حقوق بشر پرچم‏های سهم‏خواهانه‏ی خود را برافراشته‏اند. آنان می‏خواهند تا نام جنایت‏پیشه‏گان را و هر هم‏راز و هم‏دست آنان را به بایگانی تاریخ سپارند. آنان می‏خواهند ما از یاد ببریم حذف آرمان خواهی و رادیکالسم سیاسی را که ترجمانش حذف فیزیکی هزاران زندانی سیاسی – عقیدتی بود. کابوس شومی را که با سلاحی از ایدئولوژی مذهبی و طناب و سرب تحقق یافت. و این تمنای پلشت با قاطعیت فتوای دینی بت اعظم شان، چه ساده برای آنان رقم خورد و چه دهشتناک بر ما گذشت.
خاوران الهام بخش مبارزه و آرمان‏خواهی نسل ما‏ست. ما فرزندان خاک خاوران‏ها می‏خواهیم در حافظه‏ی تاریخی جهان دست ببریم. ما می‏خواهیم حافظه‏ی تاریخی جهان را تصحیح و تکمیل کنیم. ما می‏خواهیم آن‏چه را که از حافظه‏ی جهان زدوده‏اند، دوباره به یادش آوریم. ما به جهانی دیگرگونه باور داریم. جهانی که در آن وجدان بیدار بشری، فریاد حقیقت و دادخواهی سر می‏دهد. ما با همراهی تمامی جان های بیدار خواهیم آمد تا سکوتی را که قدرت‏های جهان بر وجدان بشری تحمیل کرده‎اند، بشکنیم.
برآنیم تا در نخستین گام با تحصنی دو روزه در مقابل خانه‎‏ی رسانه‏ها در برلین و با فراخواندن رسانه‏ها به انتشار روایت ناشنیده‏ی ما سکوت تاریخ را بشکنیم. این اما پایان راه نیست. ما می مانیم تا در ادامه‏ی این راه با کمک تمام جنبش‏های پیش‏رو در جهان، وجدان بیدار بشری را به قضاوت آن چه بر ما رفت فراخوانیم. باشد که این بار افکار عمومی جهان قاضی سربلند تاریخ باشد.

کمیته جوانان ایرانی در اروپا

· کانون 67_آلمان

· کمیته دانشجویی_بلژیک

· جوانان آزاد ایرانی_پاریس

· و جمعی از جوانان هم‏قطار

آدرس وبلاگ: http://www.commitee.blogfa.com

شماره‏های تماس در آلمان: 0049 176 21 53 999 2 , 0049 176 29 3550 80

مکان: برلین_ خانه‎‏ی رسانه‏ها_ شیف بائوردام شماره‏ی 40 (Bundes Pressehaus, Schiffbauerdamm 40, 10117 Berlin)

زمان: از جمعه 6 فوریه ساعت 9:00 صبح تا شنبه 7 فوریه ساعت 17:00

1/24/09

دستگيري دكتر آرش و دكتر كاميار علايي

جامعه دفاع از حقوق بشر ايران- جنوب كاليفرنيا
Society for Human Rights in Iran-Southern California
اطلاعيه مطبوعاتي
٠١ \٢٠٠٩
01/22/2009
از دستگيري دكتر آرش و دكتر كاميار علايي نزديك به هفت ماه مي گذرد. در طي اينمدت برابر اظهارات والدين و وكيل آنها، اين دو بيش از دو ماه را در سلول انفرادي گذرانده اند. آنان مورد شكنجه هاي جسمي و روحي ، و انواع تهمتهاي اخلاقي قرار گرفته اند. مراكز درماني آنان تعطيل ، و سر انجام پس از هفت ماه بي اطلاعي از وضعيتشان، سخنگوي قوه قضايي جمهوري اسلامي ايران در هفته گذ شته، آنان را متهم به ارتباط با" سازمان اطلاعاتي امريكا" و عضويت در" گروه براندازي رژيم از طريق انقلاب مخملي " نمود.
دادگاه انقلاب اسلامي تهران در پشت درهاي بسته و بدون حضور وكيل و اعضا خانواده متهمان ، دكتر كاميار علايي را به٣ سال و دكتر آرش علايي را به ٦ سال زندان تحت عنوان" ارتباط با دشمنان انقلاب اسلامي" محكوم نمود.

دستگيري، زندان و شكنجه و سرانجام محاكمه برادران علايي موجي از اعتراضات گسترده در داخل و خارج از ايران را به همراه داشته است. سازمان ديده بان حقوق بشر، سازمان عفو بين الملل، فدراسيون جهاني دفاع از حقوق بشر، پزشكان مدافع حقوق بشر، اتحاديه اروپا، وزارت خارجه امريكا و بسياري از سازمانها و شخصيتهاي مدافع حقوق بشر ايران در داخل و خارج از كشور در اين اعتراض بين المللي شركت نموده خواهان آزادي اين دو پزشك از زندان و اعاده حيثت از آنان شده اند.
بنا به اظهار خانم علايي مادر زندانيان فوق كه پس از مدتها بي اطلاعي از وضعييت آنان سرانجام موفق به ديدار آنان شده است، حال جسمي و روحي آنان را بسيار نامساعد ذكر كرده است. روز دوشنبه، سی ام دی (۱۹ ژانویه) مدیرکل ضد جاسوسی وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ضمن شرکت در یک نشست خبری، در مورد آنچه که "طراحی پروژه براندازی نرم در ایران" می خواند گفت که اعترافات اعضای این شبکه به زودی از شبکه رادیو و تلویزیون دولتی ایران پخش خواهد شد. خانم علايي تاكيد نموده است كه فرزندان وي خود را مبرا از هر گناهي ميدانند و اعلام كرده اند كه جزبه بي گناهي خود به چيزي اعتراف نكرده اند. برا ساس گفته هاي خانم علايي فرزندان وي در زير فشار و شكنجه وادار به مصاحبه تلويزيوني تحت عنوان اعترافات شده اند.


در اعلاميه رسمي قوه قضاييه جمهوري اسلامي ايران و بر اساس ماده ٥٨٠ قوانين مجازات كيفري ارتباط برادران علايي با سازمانهاي علمي و تحقيقاتي امريكا تحت عنوان" ضديت با نظام "و به "خطر انداختن امنيت ملي كشور" ذكر شده است، در حاليكه بر اساس اظهارات خود دست اندركاران جمهوري اسلامي ، همه فعاليتهاي آنان با هماهنگي مسولين ايراني انجام شده است.

دکتر کامیار علایی پایه‌گذار برنامه کلینیک‌های مثلثی در جلوگیری از گسترش ایدز در ایران و در سطح كشورهاي اسيايي است. وي پژوهشگر دانشگاه هاروارد و کارشناس بین‌المللی بهداشت ميباشد. آرش علایی نیز متخصص ایدز و اعتیاد و یکی از بنیانگذاران کلینیک‌های مثلثی برای درمان ایدز و اعتیاد در ایران است. اين دو پزشك فعاليت علمي و خدمات پزشكي خود را درسال ١٩٨٨در شهرستان كرمانشاه با تاسيس انستيتو پارس براي آموزش، درمان و پيشگيري بيماري ايدز و هپاتيت شروع كردند و به تدريچ به گسترش حيطه فعاليت خود در سطح ايران و منطقه پرداختند .

برادران علایی علاوه بر فعالیت هایشان در ایران، دوره هایی آموزشی را برای کارکنان نهادهای بهداشتی افغانستان و تاجیکستان برگزار کرده و کوشیده اند همکاری های منطقه ای را در زمینه بهداشت میان دوازده کشور خاورمیانه و آسیای مرکزی ترغیب کنند. فعاليت علمي آنان در اين زمينه ها مورد توجه نهادهاي بين المللي قرار گرفت و توانستند براي گسترش خدمات و پژوهشهاي خود از كمكهاي سازمان بهداشت جهاني و برنامه همكاريهاي علمي و تحقيقاتي امريكا و بعضي از كشورهاي آسياي ميانه قرار گيرند. سازمان بهداشت جهاني در تاييد پروژه و عملكرد آنها، اين كلينيك ها را نمونه قابل اجرايي براي خاورميانه وشمال آفريقا توصيف كرده بود.


انجمن دفاع از حقوق بشر ايران- جنوب كاليفرنيا، همصدا با همه سازمانهاي مدافع حقوق بشر، نهادها و شخصيتهاي علمي در جهان، مصرانه خواستار آزادي برادران علايي بوده و از نهادهاي بين المللي، سازمانها و دولتهاي جهان مي خواهد كه به هر صورت ممكن به جمهوري اسلامي براي آزادي اين پزشكان دلسوز و شناخته شده فشار وارد نمايند.
انجمن ما از همه مدافعان حقوق بشر در ايران و جهان تقاضا دارد كه با ارسال نامه به نمايندگيهاي جمهوري اسلامي در سطح جهان، و انعكاس آن در نشريات و رسانه هاي محلي و بين المللي اعتراض خود را نسبت به دستگيري و محاكمه ناعادلانه اين پزشكان دلسوز و آزادي بدون قيد و شرط آنان ابراز دارند .
ما از دبير كل سازمان ملل متحد مصرانه تقاضا داريم كه از امكانات اين سازمان در جهت فشار به جمهوري اسلامي ايران براي آزادي بدون قيد و شرط برادران علايي استفاده نمايند


انجمن دفاع از حقوق بشر ايران- جنوب كاليفرنيا
تلفن تماس ٨١٨.٤٣٤.٩٦٩٢
سايت انجمن: http://www.shrisc.org
اي ميل: info@shrisc.org
براي كسب اطلاعات بيشتر ميتوانيد با: آزاد مراديان تماس بگيريد

اهمیت حفظ گورستان خاوران برای تحقیقات در مورد کشتارهای جمعی

ایران: اهمیت حفظ گورستان خاوران برای تحقیقات در مورد کشتارهای جمعی
ا
مقامات ایران همچنین در تضمین تحویل اجساد مخفیانه دفن شده در این محل حتی آنها که قربانی جنایت نبوده‌اند، مسئول هستند. تخریب خاوران مانع از چنین امری شده و باعث رنج و مرارت بیشتری برای خانواده‌های قربانیان و " کشتار زندانیان" شده که سالهای متمادی با تجمع در خاوران به بزرگداشت یاد عزیزان اعدام شده شان پرداخته اند.
سازمان عفو بین‌الملل از مقامات مسئول ایران می‌خواهد سریعا به تخریب صدها گور فردی و جمعی بی نام و نشان در گورستان خاوران پایان دهند و تضمین کنند که این محل حفظ خواهد شد. همچنین تحقیقات قانونی بی طرفانه، جامع و مستقل در این گورستان و در باره اعدام های دسته جمعی سال ١٩٨٨ در ایران را که "کشتار زندانیان" نامیده می شود و سالهاست به تاخیر افتاده است، آغاز کند. عفو بین المل بیم آن دارد که اقدامات مقامات دولتی ایران با هدف نابودی و از میان برداشتن شواهد نقض حقوق بشر و محروم کردن خانواده های قربانیان کشتارهای ١٩٨٨ از حق دستیابی به حقیقت، عدالت و غرامت انجام می شود.
گزارشها حاکی از آن است که از تاریخ ٩ تا ١٦ ژانویه ٢٠٠٩ بسیاری از علایمی که به وسیله خانواده های اعدام شدگان به عنوان نشان گور درست شده بود، بوسیله بولدزر تخریب شده و اقدام به ریختن خاک تازه و کاشتن درخت، دست کم در بخشی از گورستان شده است.
عفو بین المل همچنین از دولت ایران می‌خواهد که نسبت به دعوت به تاخیر افتاده از اهرم های اجرایی سازمان ملل اقدام کند و سفر نماینده ویژه سازمان ملل در مورد اعدام‌های غیر قضایی، خودسرانه و بدون محاکمه به کشور را تسهیل کند. فرستاده ویژه سازمان ملل در سفر خود باید مجاز به اتخاذ بهترین شیوه پیشبرد و انجام تحقیقات در باره وقایع ١٩٨٨ از جمله در ارتباط گور های بی نام و نشان خاوران باشد، و بدون مانع به گورستان خاوران دسترسی داشته باشد.
مقامات دولتی ایران ملزمند که تحقیقي بی طرفانه در مورد این رویدادها انجام دهند و افراد مسئول در "کشتار زندانیان" را با رعایت رویه‌های عادلانه و بدون توسل به اعدام به عدالت بسپارند. تخریب خاوران راه را بر چنین تحقیقاتی در آینده خواهد بست و باعث نقض حقوق قربانیان و از جمله خانواده های آنها در دستیابی به راه حل دادخواهانه موثر خواهدشد.
مقامات ایران همچنین در تضمین تحویل اجساد مخفیانه دفن شده در این محل حتی آنها که قربانی جنایت نبوده‌اند، مسئول هستند. تخریب خاوران مانع از چنین امری شده و باعث رنج و مرارت بیشتری برای خانواده‌های قربانیان و " کشتار زندانیان" شده که سالهای متمادی با تجمع در خاوران به بزرگداشت یاد عزیزان اعدام شده شان پرداخته اند.

سابقه موضوع

در فاصله ماه آگوست تا فوریه ١٩٨٨ مقامات ایران به موج وسیعی از اعدام زندانیان سیاسی اقدام کردند – وسیعترین موج اعدام ها در بعد از اعدام های اولین و دومین سال پس از انقلاب 1979ایران . در مجموع اعتقاد بر این است که بین ٤٥٠٠ تا ١٠٠٠٠ زندانی کشته شده اند.
عفو بین الملل مکررا خواهان سپرده شدن افراد مسئول در " کشتار زندانیان" به دست عدالت با رعایت اصول عادلانه و بدون اعمال مجازات مرگ شده است.
برای اطلاعات بیشتر مراجعه کنید به ایران: بیستمین سالگرد " قتل عام زندانیان" آگوست 2008

.

برای اطلاعات بیشتر مراجعه کنید به ایران: بیستمین سالگرد " قتل عام زندانیان" آگوست 2008

The 20th anniversary of 1988 "Prison Massacre", AI Index: MDE 13/118/2008, 19 August 2008,

و گزارش عفو بین الملل , ایران : نقض حقوق بشر 1987-1990

Amnesty International's report, Iran: Violations of human rights 1987-1990 (AI Index MDE 13/21/90(

بیداران

٢٠ ژانویه ٢٠٠٨


1/20/09

کارزار علیه ویرانی گلزار خاوران


خاوران

این متن را برای کمیساریای عالی حقوق بشر سازمان ملل ارسال کنید

عالى جناب ناوانتيم پيلى، كميسر عالى حقوق بشر ملل متحد

با درد و اندوه فراوان آگاه شده‌ايم كه ماموران جمهورى اسلامى در فاصله‌ى ٢٠ تا ٢٧ دى ماه ١٣٨٧ گورهاى فردى و جمعى گلزار خاوران را ويران ساخته‌اند و سپس با ريختن خاك نرم درسطح زمينِ صاف گشته، به درخت كارى در اين تنها گورستان شناخته‌‌شده جان‌باختگان كشتار بزرگ تابستان١٣٦٧ و نيز ديگرانديشانى كه پيش از آن تاريخ به دست آمران و عاملان جمهورى اسلامى كشته‌شده‌اند، برآمده اند.

ما از شما مى‌خواهيم كه با استفاده از كليه‌ى اختيارت و امكان‌ت‌تان از ويرانى و نابودى اين گورستان كه سند جنايتى بزرگ است و نماد حافظه‌ى تاريخی مردم ایران، به فوريت پيشگيرى كنيد.

با احترام.......

مرکز اسناد حقوق بشر ایران اسناد زیر راا منتشر می‌کند

1/19/09

ماموران دولت جمهوری اسلامی گورستان خاوران را با بولدوزر زیر و رو کرد

رضا معینی – جعفر بهکیش

ماموران دولت جمهوری اسلامی ایران در فاصله جمعه ٢٠ تا جمعه ٢٧ دی ماه قسمتی از گورستان خاوران شامل گورهای قربانیان اعدامهای سال ٦٠ تا تابستان ٦٧ گورهای انفرادی و کشتار دسته جمعی تابستان ٦٧ (کانال‌های جمعی) را با بولدوزر زیر و رو کرده و با ریختن خاک تازه و کاشتن درخت بر گور قربانیان، آثار یکی از هولناکترین جنایتهای تاریخ معاصر ایران را در زیر انبوه درختان بی گناه پنهان کردند.

تخریب گورستان خاوران ادامه اقداماتی است که از تابستان امسال آغاز شد. ابتدا با اعمال فشار، بازداشت، احضار و حتی هجوم به منازل بازماندگان قربانیان از برگزاری مراسم یادبود در منازل شخصی آنان جلوگیری کردند و سپس در روز جمعه ٨ شهریور سال جاری بابستن راه‌های ورودی این گورستان و ممانعت از برگزاری مراسم سالیانه یادبود کشتار جمعی تابستان ٦٧ طرحی را که سالها در نظر داشتند به اجرا درآوردند. درهای گورستان را برای مدتی بر روی بازماندگان قربانیان بستند. خانواده های مراجعه کننده به خاوران از سوی ماموران وزارت اطلاعات احضار و مورد بازجویی قرار گرفتند. در این بازجویی ها ماموران خواهان تعهد اعضای خانواده ها برای عدم برگزاری مراسم و نرفتن به خاوران شده بودند. هر چند مسئولان جمهوری اسلامی در سال اخیر رفتارهای غیر مسئولانه و تحریک آمیز برخی از کسانی که به قصد محکوم کردن جنایتهای دهه ٦٠ به خاوران می‌آمدند را بهانه هجوم به خاوران اعلام می‌کنند، اما روشن است که این اقدامات برنامه ای از پیش تدوین شده و تنها این اعمال غیر مسئولانه بهانه‌ی لازم را در اختیار مقامات امنیتی قرار داده است.

جمهوری اسلامی سا‌ل‌ها در پی آن بود که به ترتیبی راه حلی برای "مسئله خاوران" بیابد. در سال های بعد از ١٣٦٧ می خواستند در خاوران "فرهنگ سرا" بسازند. سالها بعد خواستند خاوران را برای خانواده ها "بازسازی" کنند.که هر بار با تلاش خانواده ها و مراجعات مکرر آنان، مسئولان دولت جمهوری اسلامی از اجرای طرح خود صرفنظر کردند.

بازماندگان قربانیان اعدامهای دهه ٦٠ در مراجعات خود به ارگانهای دولت جمهوری اسلامی بر این نکته تاکید کرده بودند که هر گونه تغییر در وضعیت خاوران باید پس از روشن شدن محل دفن اعدام شدگان در خاوران انجام گیرد، چرا که به درستی نگران بودند که هر گونه اقدامی می تواند شواهد موجود در خاوران را از بین ببرد.

در سالهای اخیر بخشی از خانواده ها با توجه به اهمیت حفظ خاوران اقداماتی را انجام دادند. از جمله دو سال پیش با ارسال نامه ای به ایت الله منتظری، از ایشان خواستند نظرشان را در مورد تخریب گورستان غیر مسلمانها اعلام کنند. ایشان در پاسخ به این سوال " که آیا تخریب گورستان غیر مسلمین مجاز است؟" صراحتا اعلام کردند " که در اسلام بی احترامی به میت و تخریب گورستان حتا غیر مسلمان جایز نیست." ایشان همچنین متذکر شده بودند " ماموران اجرایی به صرف انکه برای حکومت اسلامی کار می کنند اما مجاز نیستند از این دستور اطاعت کنند"

همچنین چندین عضو خانواده های اعدام شدگان دهه شصت در آبان ماه سال جاری در نامه ای به خانم ناواناتم پیلی کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل متحد علاوه بر تاکید بر حق خانواده های قربانیان برای دادخواهی، درخواست کردند "که مقامات سازمان ملل در جریان ملاقاتهایشان با مسئولان جمهوری اسلامی بخواهند که به آزار و اذیت خانواده ها پایان داده شود."

در همان تاریخ رضا معینی و جعفر بهکیش، از خانواده های قربانیان، شکواییه برای آیت اله شاهرودی، رئیس قوه قضاییه، ارسال کردند و ضمن شرح آنچه در ماههای گذشته رخ داده است از ایشان خواستند تا بعنوان بالاترین مقام قضایی "با پیگیری مسئله به اقدامات غیر قانونی ماموران جمهوری اسلامی در احضار و بازجویی و اذیت و آزار خانواده ها پایان دهند."

ما از همگان می خواهیم به حمایت از تلاش خانواده ها برای حفظ این مکان که بخشی از تاریخ ایران است بکوشند. خاوران امروز به ويژه با گورهای دسته جمعی قربانيان قتل عام شصت و هفت، بنای يادمانی است برای نشان دادن کراهت چهره ی جنايت سياسی در همه سال های وحشت و ترور و آشکار کردن نهایت وقاحت در توهین به انسان و کرامت انسانی. این محل خود گواهی می دهد که امری غیرعادی اتفاق افتاده است. تجمع در اين مکان و فراخواندن نام قربانيان، بعنوان اولين مشخصه ی هويت هر انسان، در مکانی که رژيم می خواهد بگويد "وجود ندارد" و انسانهایی که "نبوده اند" آن را مکانی برای بازشناسایی هویت "ناپدید" شدگان کرده است، و نه فقط آنها که در آنجا دفن شده اند، که هر کجای ایران بوده اند.

خانواده های قربانیان در تمام این سالها تمام رنجها را به جان خریدند و امروز خاوران به عنوان نمادی از نقض گسترده حقوق بشر در ایران و جهان شناخته شده است. سکوت دیگر جایز نیست، ما از تمام کسانی که برای توسعه مبانی حقوق بشر تلاش می کنند می خواهیم که همراه با بازماندگان قربانیان کشتارهای دهه ٦٠ به تخریب گورستان خاوران اعتراض کرده و نشان دهند که بی پناهی خانواده های قربانیان نقض حقوق بشر افسانه ای است که به گذشته تعلق دارد.



1/11/09

اعتصاب غذای گسترده‌ی زندانیان سیاسی در زندان ماکو

اعتصاب غذای گسترده‌ی زندانیان سیاسی در زندان ماکو
ژانویه 11, 2009
دانشجویان مدافع حقوق بشر کردستان:
شمار زیادی از زندانیان سیاسی کرد در زندان ماکو امروز وارد هشتمین روز از اعتصاب غذای دسته‌ جمعی خود شده‌اند.
کثیری از زندانی سیاسی کرد در زندان ماکو در اعتراض به‌ وضعیت وخیم زندان،عدم رعایت موازین قانونی در جریان دادرسی،تبعیض روا داشته‌ شده‌ بر علیه‌ زندانیان کرد،صدور احکام سنگین و نابرخورداری زندانیان این زندان از حقوق قانونی خود همچون مرخصی و مداوا،از روز یکشنبه‌ی گذشته دست به‌ اعتصاب غذای دست جمعی زده‌اند.
شرایط بسیار سخت این زندان در حالی ادامه‌ دارد که‌ هفته‌ی پیش اعلام شد دو تن از اعضای یکی از احزاب اپوزسیون کرد به‌ نامهای "رمضان احمد" و "فرهاد چالش" در این زندان محکوم به‌ اعدام شده‌اند.
اقدام این زندانیان در دست زدن به‌ اعتصاب غذا امروز در حالی وارد هشتمین روز خود شد که‌ شرایط حاکم بر زندان ماکو تاکنون امکان اطلاع رسانی در ارتباط با آن را بسیار سخت ساخته‌ است اما با این حال اسامی شماری از آنان که‌ در اعتصاب غذا به‌ سر میبرند دریافت شده‌ و به‌ قرار ذیل اعلام می گردد:
1-رستم ارکیا ، فرزند رحیم ،اعدام به اتهام محاربه
2- رمضان احمد ،اعدام به‌ اتهام محاربه‌
3-فرهاد چالش،اعدام به‌ اتهام محاربه‌
4- سعید آغوز، دارای سه‌ حکم جداگانه‌ی زندان: 15 سال 10 سال 1 سال
5- اسعد آهنامه
6- ابراهیم اقبالی
7- حسین آمیق
8- نبی تقلیدی
9- حمید تیموروش
10- خالف حاجی
11- حسن چیلان ، فرزند حاجی علی ، دارای سه‌ حکم جداگانه‌ی زندان: 10 سال و 4 سال و 15 سال
12- اردشیر دلایی میلان
13- علی رسولی
14- سعید راصقی

5- ابراهیم فرمند
16- سعید عمر پور ،فرزند ابراهیم ، 4 سال
17- محمد عمرپور، فرزند ابراهیم ، دارای دوحکم جداگانه‌ی زندان: 15 سال و 4 سال
18- عبدالله عمرپور ، 13 سال و 6 سال
19- حسین مرویی میلان
20- عادل محمد نژاد
21- حسن طالعی ، فرزند حاجی علی
22-ابراهیم دادگستر جنی کانلو،60 ساله‌
وضعیت جسمانی شماری از این افراد وخامت بار گزارش شده‌ است و نیاز مبرم به‌ اقدامات پزشکی دارند.
گفتنی است که‌ اعتصاب غذای این زندانیان کرد ،دومین اعتصاب بزرگی است که‌ امسال در زندانهای مختلف رخ داده‌ است،در جریان اعتصاب غذای زندانیان سیاسی و مدنی کرد بیش از 80 زندانی در 8 زندان مختلف اقدام به‌ اعتصاب غذای طولانی مدتی به‌ مدت 47 روز نمودند .شماری از زندانیان ماکو نیز از 26 شهریور با اعلام اعتصاب غذا در آن شرکت جسته‌ بودند.

1/10/09

جایزه سیمون دوبووار برای «کمپین یک میلیون امضاء برای تغییر قوانین تبعیض آمیز»


جایزه سیمون دوبووار برای «کمپین یک میلیون امضاء برای تغییر قوانین تبعیض آمیز»
جمعه 20 دی 1387
جایزه سیمون دوبووار امسال به کمپین یک میلیون امضاء در ایران، تعلق گرفت. این جایزه با عنوان «برای رهایی زنان» با هدف کمک به بسیج همبستگی بین المللی زنان، تاکید دوباره بر حقوق زنان، تضمین حمایت از کسانی که امروز در مبارزه جان خود را در معرض خطر قرار می دهند و پشتیبانی از ایده برابری و صلح آنان بنیاد گذاشته شد.

این جایزه سال گذشته در 9 ژانویه روز تولد سیمون دوبووار و به مناسبت یک صدمین سالروز تولدش بنیاد گذاشته شد. اولین جایزه سیمون دوبووار در 9 ژانویه سال گذشته (2008 میلادی) در دانشگاه سوربن پاریس از سوی هئیت داوران بین المللی به تسلیمه نسرین، نویسنده بنگلادشی، و ایان هیرسی علی، عضو سابق پارلمان آلمان تعلق گرفت. این جایزه به تسلیمه نسرین به دلیل به خطر انداختن جان اش برای آزادی زنان تعلق گرفت. تسلیمه نسرین اولین دریافت کننده این جایزه بود که هدف اش حمایت از حقوق زنان است. تسلیمه نسرین نویسنده متولد بنگلادش است.


1/9/09

اطلاعيه مطبوعاتي

اطلاعيه مطبوعاتي
چهارشنبه ۱٨ دی١٣٨٧
گزارشگران بدون مرز رئیس اتحادیه اروپا را به همیاری برای آزادی وب‌نگاران و روزنامه‌نگاران زندانی در ايران فرا خواند
در تاریخ ١٧ دی ماه ژان فرانسوا ژولیارد دبیر اول گزارشگران بدون مرز با ارسال نامه‌ای خطاب به نخست وزیر جمهوری چک ریاست دوره‌ای اتحادیه اروپا نسبت به وخیم شدن وضعیت حقوق بشر در ایران هشدار داد. در این نامه از رییس دوره ای اتحادیه اروپا خواسته شده است که همه تلاش خود را برای آزادی ١١ وب‌نگار و روزنامه نگار ایرانی بکار گیرد.
ژان فرانسوا ژولیارد دبیر اول گزارشگران بدون مرز با ارسال نامه‌ای خطاب به نخست وزیر جمهوری چک ریاست دوره‌ای اتحادیه اروپا نسبت به وخیم شدن وضعیت حقوق بشر در ایران هشدار داد. در این نامه از رییس دوره ای اتحادیه اروپا خواسته شده است که همه تلاش خود را برای آزادی ١١ وب‌نگار و روزنامه نگار ایرانی بکار گیرد.
در این نامه تاکید شده است که "در سال ٢٠٠٨ ایران بازهم از جمله سرکوبگرترین کشورهای خاورمیانه برای روزنامه‌نگاران و وب‌نگاران بود که همچنان قربانی آزار و تهدید بدون توقف حاکمیت هستند. هم اکنون ٥ وب‌نگار و ٦ روزنامه نگار برای انتشار نوشته هایشان در زندان بسر می‌برند. از اول دی ماه نیز تهاجم و تهدید مدافعان حقوق بشر آغاز و همچنان ادامه دارد."
" ما بارها از مسئولان جمهوری اسلامی خواهان ازادی این زندانیان عقیدتی و اجازه دادن به وکلای آنها برای انجام وظایف شان شده ایم. امروز در برابر سکوت مقامات جمهوری اسلامی از شما می‌خواهیم که از موقعیت خود استفاده و در مذاکرات با مسئولان ایران موارد زیر را به آنها گوشزد کنید
در روزهای اخیر تظاهرات بسیجیان سازماندهی شده از سوی سپاه پاسداران برای محکوم کردن حملات اسرائیل به غزه در تهران همچنان ادامه دارد. روز ١٢ دی ماه بیش از صدتن از این بسیحیان در مقابل منزل شیرین عبادی تجمع و علیه وی و کانون مدافعان حقوق بشر شعار دادند. در تاریخ اول دی ماه دفتر کانون مدافعان حقوق بشر به بهانه نداشتن پروانه فعالیت از سوی ماموران امنیتی بسته شد، در تاریخ ٩ دی ماه ماموران امنیتی به نام بازرسان مالیاتی به دفتر وکالت شیرین عبادی حمله و بر خلاف قوانین ملی و بین الملی اسناد و پرونده های موکلین وی را ضبط کردند. سازمان های جهانی مدافع حقوق بشر،اتحادیه اروپا ، امریکا و کانادا و دبیر کل سازمان ملل تعرض به شیرین عبادی و همکارانش را محکوم کرده اند.
در بخشی از این نامه گزارشگران بدون مرز به تفصیل در باره وضعیت وب‌نگاران زندانی حسین درخشان، داوود آزادفر، اسماعیل جعفری، مجتبی لطفی و وب‌نگارفمینیست شهناز غلامی توضیح داده است. این زندانیان که برخی از آنها در وضعیت نابسامان جسمی بسر می‌برند به جبس‌هایی از چهار تا سه سال زندان محکوم شده اند. گزارشگران بدون مرز از محل بازداشت و سرنوشت حسین درخشان و داود آزادفر بی اطلاع است.
در این نامه انجمن جهانی مدافع آزادی بیان و مطبوعات با تاکید بر توقیف ٣٠ نشریه در سال ٢٠٠٨ در ایران خواهان آزادی ٦ روزنامه نگار زندانی در ایران شده است.
بهمن توتونچی روزنامه‌نگار هفته‌نامه توقیف شده‌ی کرفتو در تاریخ ٢٨ آبان از سوی ماموران وزارت اطلاعات در منزلش بازداشت شد. در طی سال گذشته این روزنامه‌نگار از سوی مقامات قضایی – امنیتی بارها مورد تهدید قرار گرفته بود. کاوه جوانمرد همکار دیگری نشریه کرفتو و دیگر نشریات محلی کردستان از تاریخ روز ٢٦ آذر ماه ١٣٨٦ در سنندج دستگير شده است، وی در تاريخ ٢٧ ارديبهشت ماه سال جاری از سوی شعبه شش دادگاه سنندج و در پشت درهای بسته به دو سال زندان محکوم شد. این روزنامه نگار برای طی کردن مدت محکومیت خود به زندان مراغه تبعید شده است.
محمد صدیق کبودوند در تاريخ ١٠ تير ماه ١٣٨٦ بازداشت و به زندان اوین انتقال یافت. مدت پنج ماه در سلول های انفرادی بند ٢٠٩ و ٢٤٠ زندان اوين نگاهداری شد و از سوی مقامات امنيتي برای انحلال "سازمان دفاع از حقوق بشر کردستان" و پذيرش " انتشار گزارش‌هایی نادرست" از سوی اين سازمان، شديدا تحت فشارهای روحی و جسمي قرار داشت. در تاريخ ٣٠ ارديبهشت ماه در زندان اوين، دچار سکته خفيف مغزی شد. در تاریخ ٢ آبان ماه دادگاه تجدید نظر استان تهران حکم یازده سال زندان محمد صدیق کبودوند را تایید کرد. این حکم در دوم تیر ماه از سوی شعبه ١٥ دادگاه انقلاب تهران به اتهام تشکیل "سازمان دفاع از حقوق بشر کردستان" و " تبلیغ علیه نظام" صادر شده بود. محمدصدیق کبودوند در شبانگاه ٢٧ آذر ماه مجددا قربانی نارسایی قلبی و به درمانگاه زندان انتقال داده می شود. به گفته همسرش بعد از معاینات در درمانگاه پزشکان درمانگاه توصیه به انتقال وی به بیمارستانی در خارج از زندان می‌کنند. مقامات قضایی – امنيتی با مرخصی این روزنامه نگار علیرغم وضعیت جسمی اش " به بهانه سپری نکردن سه سال از مدت محکومیت خود"مخالفت می کنند.
مسعود کردپور در تاریخ ٢٤ مهرماه از سوی شعبه یک دادگاه انقلاب مهاباد به یک سال زندان محکوم شد. این روزنامه نگار در تاریخ ١٧ مرداد ماه در شهر بوکان از سوی ماموران وزارت اطلاعات بازداشت و بعد از ٢١ روز بازداشت و سلول انفرادی در زندان های اطلاعات و مرکزی بوکان به زندان مهاباد انتقال یافت. در تاریخ ٣١ شهریور از سوی شعبه اول دادگاه انقلاب اسلامی مهاباد به "تبليغ عليه نظام از طريق مصاحبه و گفتگو با رسانه هاي بيگانه " محاکمه شده بود. بنا بر اظهارات خانواده وی حکم زندان این روزنامه نگار از سوی دادگاه تجدید نظر تایید شده است.
محمدحسن فلاحیه‌زاده خبرنگارتلويزيون العالم، شبکه عرب زبان راديو تلويزيون دولتي ايران، و همکار بسیاری از رسانه‌های عرب از جمله روزنامه المستقبل، رادیو دوبی، و تلویزیون ابوظبی، از آذرماه ١٣٨٥ در زندان بسر مي برد. در تاريخ ۹ ارديبهشت ١٣٨٦ از سوی دادگاه انقلاب اسلامي تهران در پشت درهای بسته به اتهام " جاسوسي" محاکمه و به سه سال زندان و پرداخت جریمه سنگین مالی دو برابر دستمزدش دریافتی از رسانه‌ها محکوم شد. وی هم اکنون در بند ٣٥٠ زندان اوین زندانی است محمد حسن فلاحیه‌زاده در اعتراض به وضعیت بازداشت خود در تاریخ ١٤ مهرماه دست اعتصاب غذا زد، این روزنامه نگار به بیماری تلاسمی مبتلا است و در شرایط نامناسب بازداشت به شکل جدی سلامت او را تهدید می کند.
عدنان حسن پور روزنامه نگار هفته نامه ئاسو در تاريخ ٥ بهمن ماه ١٣٨٥ دستگير و در تاريخ ٢٢ خرداد در دادگاهي غير علني به اتهام "اقدام عليه امنيت ملي"، " جاسوسي" و "محاربه" محاکمه و به اعدام محکوم شد. ديوان عالي کشور در تاريخ ٣٠ مهر ماه حکم اعدام عدنان حسن پور را تائيد کرد. که مجددا با درخواست اعاده دادرسی از سوی وکلا در تاریخ ١٩ مرداد ماه دیوان عالی کشور این حکم اعدام را لغو کرد. وی هم اکنون در زندان مرکزی سنندج زندانی و در انتظار رای دادگاه سنندج است.
http://www.rsf-persan.org/

خبر از رسانه ها در غزه
آخرین خبرها از بسته شدن نوار غزه بر ای خبرنگاران در غزه ...... دو همکار شبکه عرب زبان تلویزیون جمهوری اسلامی در اورشلیم از سوی پليس اسرائیل دستگیر شدند. ..... برخی از مدیران رسانه های فلسطينی در غزه ازمشکلات عدیده برای خبرنگارانشان در غزه خبر داده اند..... انجمن خبرنگاران خارجی (Foreign Press Association, FPA ) که بیشترين خبرنگاران خارجی در اسرائیل را متشکل کرده است در تاریخ ٣١ دسامبر در اعتراض به این تصمیم به دادگاه

1/4/09

حمایت دبیر کل سازمان ملل از شیرین عبادی


حمایت دبیر کل سازمان ملل از شیرین عبادی
شنبه ۱۴ دی ۱۳۸۷ - ۰۳ ژانويه ۲۰۰۹
(۱۴ دی ۱۳۸۷) کمپین بین المللی حقوق بشر امروز اعلام کرد که بدنبال تهاجمات گسترده دولتی بر علیه خانم شیرین عبادی و حمله اخیر به منزل و دفتر ایشان، دبیر کل سازمان ملل امروز صبح به وقت نیویورک با صدور بیانیه ای با ابراز نگرانی شدید خود، از حکومت ایران خواست که به آزار و اذیت خانم عبادی پایان دهد. در طی هفته گذشته جامعه بین المللی با واکنشهای گسترده حملات دولت به خانم عبادی را شدیدا محکوم کرده است و دولت ایران با این اقدامات خود، ایران را در سطح بین المللی بسیار منزوی کرده و به منافع ملی کشور صدمه فراوانی وارد کرده است.
متن بیانیه دبیر کل سازمان ملل، منتشر ۳ ژانویه ۲۰۰۹ مطابق ۱۴ آذر ۱۳۸۷ چنین است:
«دبیر کل سازمان ملل متحد به شدت نگران گزارشات در مورد شیرین عبادی، وکیل ایرانی، مدافع حقوق بشر و برنده جایزه صلح نوبل می باشد. بر اساس این گزارشات عبادی در طی روزهای اخیر تهدید شده، دفتر کانون مدافعان حقوق بشر و دفتر وکالت وی مورد تعرض قرار گرفته و مدارک آن ها برده شده اند و تجمعات خصمانه در مقابل خانه و دفتر وی بسیج شده اند. دبیر کل از مقامات ایرانی در خواست می کند که فورا برای جلوگیری از هر گونه آزار و اذیت وی اقدام کرده و امنیت و سلامتی وی را تضمین کنند.»
متن انگلیسی این بیانیه در این پیوند موجود است:
http://www.un.org/apps/sg/sgstats.asp?nid=3642

سند جرم اقدامات غیر قانونی علیه عبادی



سند جرم اقدامات غیر قانونی علیه عبادی
13 دی 1387 - - نسخه قابل چاپ
تغییر برای برابری- پروین اردلان:
نمای بیرونی خانه و دفتر وکالت شیرین عبادی را باید به عنوان آثار جرم مخالفان قانون وحرکت های مدنی ثبت وحفظ کرد. تابلوی وکالت شیرین عبادی را از دیوار کنده و لگد کوب کرده اند، بر دیوارهای آجری ساختمان مسکونی و دفتر کار عبادی با اسپری های رنگی شعارهایی در ضدیت با برنده نوبل صلح ودر واقع مدافع شجاع حقوق بشر نوشته اند: "قلم به دست مزدور، ننگت باد"، "شیرین = امریکا"، "مرگ بر امریکا عجوزه امریکایی"... همه اینها جمعیتی از زنان و مردان مهاجم را شکل دادند که شعارگویان تا انتهای کوچه آمده بودند تا زنی را بترسانند، صدایی وکیلی را خاموش کنند و صلح جویی را جنگ طلب جلوه دهند بی آنکه بدانند صدای حق خـواهی این مدافع حقوق بشر را نمی توان به آسانی خاموش کرد.
شیرین عبادی می خندد ومی گوید :« این کوچه قلم به دست زیاد دارد اما قلم به دست مزدورمنم! وقتی مهاجمان آمدند من بلافاصله پلیس را خبر کردم. دو مامور را فرستادند.آن دو ایستادند، شعار گویی و شعار نویسی و حمله به منزل مرا توسط مهاجمان تماشا کردند و تا پایان ماجرا ایستادند و بعد رفتند"
هرچند تجمعات مسالمت آمیز مدنی طبق قانون اساسی آزاد است؛ هرچند بسیاری از فعالان جنبش زنان به خاطر تجمعات مسالمت آمیزشان حکم های سنگین دریافت کرده اند برگزاری راه پیمایی و تجمعات خشن و غیرمدنی نه تنها غیر قانونی خوانده نمی شود که ماموران پلیس نیز نه با باتوم و چوب و لگد، بلکه بسیار مدنی و محترمانه به تماشا می ایستند تا تجمع کنندگان با حضور پلیس شرایط را کنترل کنند. عبادی می گوید :« اگر راهپیمایی و تجمع احتیاج به مجوز ندارد آن بلاها که بر سر زنان در میدان هفت تیر آوردند چه بود؟ اگر احتیاج به مجوز دارد چرا پلیس دخالت نمی کند و همه این اقدامات جلوی چشم پلیس اتفاق می افتد؟ »

ماجرای غزه براستی بهانه ای بودو دستاویزی برای حمله های آنان که رگ گردن هایشان برآمده بود تا کشتار بیگناهان غزه را بهانه ای سازند برای رفتارهای کین توزانه و حتی نخواهند ببیند که کانون مدافعان حقوق بشر پس از حمله مرگبار اسرائیل، با صدور اطلاعیه ای حمله به غزه را مغایر با حقوق انسانی شهروندان غزه دانسته و نوشته "چهره عريان خشونت در رخدادهاي كنوني منطقه، وجدان تاريخي بشر را به درد آورده و بديهي است كه چنين وقايعي، صلح پايدار جهاني را به مخاطره خواهد انداخت."
دلیل این حملات بی وقفه به کانون مدافعان حقوق بشر و دفتر وکالت شیرین عبادی، بردن پرونده های موکلان او زیر عنوان اسناد مالیاتی و اکنون شخص شیرین عبادی در چیست ؟ چگونه هست که طی دو هفته این چنین تیغ حمله شتاب برداشته است ؟ طی سال های اخیر و بعد از دریافت جایزه نوبل صلح نه عبادی و نه هیچ یک از همکارانش در کانون مدافعان حقوق بشر- که ساختمان آن توسط خود او خریداری شد- پولی بابت حق الوکاله دریافت نکرده اند. او تاکنون وکالت تعداد زیادی از فعالان جنبش زنان، فعالان دانشجویی و سیاسی را برعهده داشته است. وکیلی که همچنان برای رازگشایی از قتل های زنجیره ای و حقوق قربانیان آن تلاش می کند، پدر دردمند زهرا بنی یعقوب را همچنان همراهی می کند، زهرا کاظمی ها را همچنان به ما یادآوری می کند، از حقوق بهاییان ، اقلیت ها وقومیت ها دفاع می کند ...چرااین چنین با مخالفت رو به رو شده است. چرا این چنین از عبادی می ترسند؟ آیا او به دنبال کسب قدرت است و حضور در سیاست؟ عبادی می گوید: «اینها از دو چیز ناراحت هستند. وقتی جایزه نوبل را بردم با خودشان تصور کردند که حالا یکی یک جایزه ای برده و چیز مهمی نیست اما زمانی که برد بین المللی آن را دیدند نظرشان عوض شد. متوجه شدند به جای آن که بخواهم تنهایی از پول جوایزم استفاده کنم از قانون حرف می زنم و با همین قانونی که نوشته اند می خواهم از حقوق موکلانم دفاع کنم. دیگرآن احساس خطر کرده اند . ما حزب سیاسی که نیستیم بخواهیم داعیه ای داشته باشیم،برای همین هم مردم به ما روی می آورند و به همین دلیل هم آنها احساس خطر می کنند »
تجربه تشکیل شورای ملی صلح و اقبال بسیاری از فعالان اجتماعی و سیاسی از دعوت شیرین عبادی بیانگر اعتماد بسیار زیاد همگان به او و صحه گذاری بر نقش تاثیرگذار اوست. راست می گوید شاید نگرانند و هراسان که نکند شورای ملی صلح با اقبال عمومی مواجه شود و عبادی راه به قدرت بجوید. عبادی می گوید:«می ترسند که من قصد ورود به سیاست را داشته باشم. من تحت هیچ شرایطی وارد سیاست نمی شوم. من حتی در انتخاب ریاست جمهوری هم موضع گیری نکردم چون من با قانون نظارت استصوابی مشکل دارم نه شخص. اما اینهآ این تفکیک را قائل نیستند و تصور می کنند به دنبال پست و مقام هستم و تظاهر می کنم. با همین باور به این نتیجه می رسند که باید خفه ام کنند ، باید آنقدر ایجاد خطر کنند که افراد از ترسشان سراغم نیایند.»
اما آیا می توانند این صدا را خاموش کنند ویا با ایجاد ترس و وهم ارتباط این مدافع حقوق بشر را با وکلایش قطع کنند؟ عبادی می گوید:« نمی دانم حکومت تا کجا ایستاده است اما می دانم من تا آنجا ایستاده ام که به کار حقوق بشری ام در چارچوب قانون ادامه دهم وهیچ یک از این تهدیدات رعب آور باعث نمی شود که از فعالیتم دست بردارم. بگذارید دفتر کانون را ببندند، پرونده های موکلانم را ببرند، من همچنان ایستاده ام»
تابلوی کنده شده و افتاده بر روی زمین را بر می داریم تا دوباره بر جایش بگذاریم:« شیرین عبادی، مشاور حقوقی و وکیل پایه یک دادگستری» ، عبادی می گوید بگذارید بماند می خواهم این اسناد باقی بمانند ».
گزارشگران بدون مرز توقیف روزنامه کارگزارات و حمله به خانه شیرین عبادی توسط بسیجیان هوادار جکومت را محکوم می کند
تهدید علیه برنده جایزه صلح نوبل شدت می گیرد