شناسنامه هايتان را بياوريد، فردا مادرتان اعدام ميشود!
کميته بين المللي عليه اعدام
5 آذر 1387,
اين مکالمه تلفني يکي از مسئولين زندان اوين با فرزندان دردمند فاطمه حقيقت پژوه است. زهرا دختر بزرگتر فاطمه با گريه و وحشت زده نفسش در سينه حبس ميشود و فقط با هق هق گريه اشک ميريزد. مومني ميگويد فرزندان من! شناسنامه هايتان را بياوريد، فردا مادر شما اعدام ميشود.
اين مکالمه اوج ددمنشي و خونسردي يک مشت جاني و جنايتکار در راس حکومت اسلامي و در محوطه زندان اوين را نشان ميدهد. اگر فاطمه و فاطمه ها در حالت جنون دست به قتل انسان ديگري زده اند، زندانبانان و حاکمان اسلامي با خونسردي تمام تصميم گرفته اند انسانهايي مثل فاطمه را به قتل برسانند.
همراه با فاطمه حقيقت پژوه، بهنود شجاعي نوجواني که در ١۷ سالگي در يک دعواي شخصي به جرم قتل زنداني شد، بعد از چهار سال زندان قرار است چهارشنبه ٢۶ نوامبر يعني همين فردا اعدام شود. طبق خبري که از زندان اوين به کميته بين المللي عليه اعدام رسيده است تعداد ديگري هم در همين روز در زندان اوين قرار است اعدام شوند. بازار قتل و جنايت جمهوري اسلامي تا پايان عمرش ادامه دارد. سوال اين است تاکي بايد شاهد ادامه حرکت اين ماشين کشتار رژيم اسلامي باشيم.
چند لحظه بعد آنسوي خط صداي لرزان مادر شنيده ميشود که ميگويد، ديگر هيچ کاري نميتوان کرد، ديگر دير است. شناسنامه هايتان را بياوريد، تا آقاي مومني که اينجا در زندان مسول است و قرار است آخرين کارهاي اداري را براي آخرين ملاقات من با شما انجام دهد به کارش برسد. من ميخواهم براي آخرين بار قيافه شما عزيزانم را ببينم. اينجا دارند همه کارها را انجام ميدهند که براي به دار کشيدن و قتل من وظايفشان را انجام داده باشند!!
اين صحنه اي از زندان اوين است و درست در همين دقايق، بهنود ٢۰ ساله را نيز با تني لرزان و پاهايي که درست راه نميرود، به سلول انفرادي مرگ ميبرند، تا فردا چهار شنبه صبح زود همراه با فاطمه و تعداد ديگري با صداي اذان نفرت آورشان، اينها را بکشند.
مردم! اين جنايت عليه بشريت است و بايد در دنيا در مورد آن با همين جزئيات حرف زد. بايد گفت زهرا دختر ٢٣ ساله فاطمه، گريه ميکند و زار ميزند و خواهر کوچک ١۷ ساله او دچار بيماري روحي است و تازه از بيمارستان به خانه برگشته و مقامات رژيم جاني اسلامي با خبر مرگ مادرش به او تراپي ميدهند.!
آيا ميتوان کاري کرد. آيا ميشود جلو اين جنايت را گرفت. ما آخرين تلاشهايمان را داريم ميکنيم. امروز مينا احدي صبح زود ساعت ۵ اروپاي مرکزي با زنگ تلفن دختر فاطمه بيدار شد. زهرا با گريه خبر مکالمه تلفني زندان را برايش تعريف کرد. مينا احدي و ديگر اعضاي کميته بين المللي عليه اعدام از ديروز تا کنون مشغول تلاشي ويژه و اضطراري براي يافتن راهي هستند.
اقدامات زيادي شده است. مقامات دولتي و سازمانهاي مدافع حقوق بشر اروپا در جريان اين کيس قرار گرفته اند. پارلمان اروپا قولهايي داده است. اما همه اينها فقط هنگامي کار ساز است که مردم صداي اعتراضشان را به گوش اين حاکمان برسانند تا دوستانشان، يعني مقامات جمهوري اسلامي را منع کنند.
مردم! فقط قدرت شما ميتواند همه حاکمان را به تکاپو بيندازد. به ميدان بياييد. جهانيان را از اين جنايات مطلع کنيد. تلاش کنيم ماشين کشتار رژيم اسلامي را متوقف کنيم.
اما براي متوقف کردن اعدام فاطمه و بهنود ما فقط چند ساعتي وقت داريم. هنوز اميدمان را از دست نداده ايم. اما حاکمان رژيم اسلامي تصميمشان را گرفته اند.
25 نوامبر 2008
کميته بين المللي عليه اعدام
5 آذر 1387,
اين مکالمه تلفني يکي از مسئولين زندان اوين با فرزندان دردمند فاطمه حقيقت پژوه است. زهرا دختر بزرگتر فاطمه با گريه و وحشت زده نفسش در سينه حبس ميشود و فقط با هق هق گريه اشک ميريزد. مومني ميگويد فرزندان من! شناسنامه هايتان را بياوريد، فردا مادر شما اعدام ميشود.
اين مکالمه اوج ددمنشي و خونسردي يک مشت جاني و جنايتکار در راس حکومت اسلامي و در محوطه زندان اوين را نشان ميدهد. اگر فاطمه و فاطمه ها در حالت جنون دست به قتل انسان ديگري زده اند، زندانبانان و حاکمان اسلامي با خونسردي تمام تصميم گرفته اند انسانهايي مثل فاطمه را به قتل برسانند.
همراه با فاطمه حقيقت پژوه، بهنود شجاعي نوجواني که در ١۷ سالگي در يک دعواي شخصي به جرم قتل زنداني شد، بعد از چهار سال زندان قرار است چهارشنبه ٢۶ نوامبر يعني همين فردا اعدام شود. طبق خبري که از زندان اوين به کميته بين المللي عليه اعدام رسيده است تعداد ديگري هم در همين روز در زندان اوين قرار است اعدام شوند. بازار قتل و جنايت جمهوري اسلامي تا پايان عمرش ادامه دارد. سوال اين است تاکي بايد شاهد ادامه حرکت اين ماشين کشتار رژيم اسلامي باشيم.
چند لحظه بعد آنسوي خط صداي لرزان مادر شنيده ميشود که ميگويد، ديگر هيچ کاري نميتوان کرد، ديگر دير است. شناسنامه هايتان را بياوريد، تا آقاي مومني که اينجا در زندان مسول است و قرار است آخرين کارهاي اداري را براي آخرين ملاقات من با شما انجام دهد به کارش برسد. من ميخواهم براي آخرين بار قيافه شما عزيزانم را ببينم. اينجا دارند همه کارها را انجام ميدهند که براي به دار کشيدن و قتل من وظايفشان را انجام داده باشند!!
اين صحنه اي از زندان اوين است و درست در همين دقايق، بهنود ٢۰ ساله را نيز با تني لرزان و پاهايي که درست راه نميرود، به سلول انفرادي مرگ ميبرند، تا فردا چهار شنبه صبح زود همراه با فاطمه و تعداد ديگري با صداي اذان نفرت آورشان، اينها را بکشند.
مردم! اين جنايت عليه بشريت است و بايد در دنيا در مورد آن با همين جزئيات حرف زد. بايد گفت زهرا دختر ٢٣ ساله فاطمه، گريه ميکند و زار ميزند و خواهر کوچک ١۷ ساله او دچار بيماري روحي است و تازه از بيمارستان به خانه برگشته و مقامات رژيم جاني اسلامي با خبر مرگ مادرش به او تراپي ميدهند.!
آيا ميتوان کاري کرد. آيا ميشود جلو اين جنايت را گرفت. ما آخرين تلاشهايمان را داريم ميکنيم. امروز مينا احدي صبح زود ساعت ۵ اروپاي مرکزي با زنگ تلفن دختر فاطمه بيدار شد. زهرا با گريه خبر مکالمه تلفني زندان را برايش تعريف کرد. مينا احدي و ديگر اعضاي کميته بين المللي عليه اعدام از ديروز تا کنون مشغول تلاشي ويژه و اضطراري براي يافتن راهي هستند.
اقدامات زيادي شده است. مقامات دولتي و سازمانهاي مدافع حقوق بشر اروپا در جريان اين کيس قرار گرفته اند. پارلمان اروپا قولهايي داده است. اما همه اينها فقط هنگامي کار ساز است که مردم صداي اعتراضشان را به گوش اين حاکمان برسانند تا دوستانشان، يعني مقامات جمهوري اسلامي را منع کنند.
مردم! فقط قدرت شما ميتواند همه حاکمان را به تکاپو بيندازد. به ميدان بياييد. جهانيان را از اين جنايات مطلع کنيد. تلاش کنيم ماشين کشتار رژيم اسلامي را متوقف کنيم.
اما براي متوقف کردن اعدام فاطمه و بهنود ما فقط چند ساعتي وقت داريم. هنوز اميدمان را از دست نداده ايم. اما حاکمان رژيم اسلامي تصميمشان را گرفته اند.
25 نوامبر 2008