5/28/09

ادامه بازداشت تعدادی از کارگران ایران به خاطر شرکت درمراسم اول ماه مه

خطاب به همه ی سازمانها وفعالان کارگری جهان و تمامی انسان های آگاه

موضوع:ادامه بازداشت تعدادی از کارگران ایران به خاطر شرکت درمراسم اول ماه مه

نزدیک به یک ماه از دستگیر شدن بیش از 150 نفر در محل برگزاری مراسم اول ماه مه 88 در پارک لاله می‌گذرد. مراسمی که بنا به فراخوان تشکل‌های مستقل کارگری و برای اعلام مطالبات کارگران ایران مندرج در قطعنامه‌ی آنان قرار بود در پارک لاله برگزار شود، اما قبل از برگزاری مورد سرکوب نیروهای امنیتی – پلیسی قرار گرفت.

در طی این مدت خانواده‌های دستگیرشدگان تحت فشار قرار گرفتند و با پاسخ‌های ضد ونقیض مراکز قضایی مواجه شدند. بازداشت‌شدگان با اتهامات واهی ِ نظیر تبانی برای اخلال در نظم عمومی و امنیت ملی و.... و بدون امکان دسترسی به وکیل و یا امکان تماس با خانواده‌های خود مورد بازجویی های طولانی و فشارهای زیادی در زندان قرار گرفته‌اند و اکنون با وجود آزاد شدن تعدادی از این عزیزان هنوز هم تعداد زیادی از آنان آزاد نشده‌اند که می‌توان به اسامی زیر اشاره کرد:

علیرضا ثقفی – محسن ثقفی - محمد اشرفی – کاوه مظفری – جلوه جواهری – جعفرعظیم‌زاده – سعید یوزی –مهدی شاندیز – غلامرضا خانی –...

از ابتدای خرداد ماه این دستگیر شدگان به بندهای عمومی زندان اوین منتقل شده اند و برخی از آنان با خانواده های خود ملاقات داشته اند. در این میان تنها علیرضا ثقفی که در بند 209 به سر می برد،تا کنون هیچ تماسی با همسر وخانواده ی خود نداشته است.

به این افراد باید 9 نفر باقیمانده از اعضای تعاونی مسکن ومصرف فلزکار – مکانیک را نیزاضافه کرد که درمحلتعاونی خود وحین برگزاری جلسه ی سالانه ی اعضای تعاونی بازداشت شده اند.( 8 نفر باقیمانده با قید کفالت آزاد شده اندوبرای بقیه حکم تشدید قرار صادر شده است.

این روند دستگیری‌ها و محدودیت‌های قضایی و عدم دسترسی زندانیان به حقوق اولیه ی خود، در مورد دیگر زندانیان نیز اتفاق می‌افتد.

کانون مدافعان حقوق کارگر ضمن تاکید بر مطالبات اعلام شده درقطع‌نامه کارگران ایران، وجدان آگاه همه‌ی جهان را به این پرسش‌ها جلب می‌کند و می‌پرسد کدام یک جرم و مغایر با قوانین جاری است:

- نپرداختن ماه‌ها حقوق کارگران و گرسنه نگه داشتن خانواده‌های آنان یا درخواست برای پرداخت حقوق معوقه آنان ؟

- زندانی کردن بدون دلیل و با اتهامات واهی کارگران یا درخواست آزادی کارگران زندانی ؟

- برگزاری مراسم جشن روز کارگر که حق آنان است (و مطابق با تعهدات ایران در کنوانسیون سازمان بین المللی کار است) یا دستگیری وضرب شتم آنان؟



کانون مدافعان حقوق کارگر می پرسد طرح کدام یک از خواسته‌های مندرج در قطع‌نامه روز اول ماه ماه مخل نظم و امنیت عمومی و ملی بوده است:

- لغو کار کودکان؟

- لغو تبعیض جنسیتی؟

- تامین امنیت شغلی ؟

- پرداخت به موقع دستمزدها؟

- افزایش دستمزدها ورسیدن به حدی که امکان یک زندگی انسانی برای کارگران وجود داشته باشد؟

- جلوگیری از اخراج دسته جمعی وخودسرانه ی کارگران واحدهای دولتی وخصوصی با انگیزه های سودجویانه وطمع ورزانه

بدین وسیله ضمن حمایت مجدد ازکمپین برای آزادی دستگیر شدگان پارک لاله ، از تمامی کارگران و آزادیخواهان ایران و جهان و تمامی نهادهای کارگری و حقوق بشری داخل و خارج از ایران می‌خواهیم که ضمن حفظ همگرایی ایجاد شده، برای آزادی بی قید وشرط تمامی عزیزان دستگیر شده و دیگر کارگران و فعالان کارگری زندانی و اصرار بر مطالبات کارگران ایران متحدانه اقدام نمایند.

کانون مدافعان حقوق کارگر

5/21/09

اخراج علی نجاتی و احکام صادره برای کارگران هفت تپه

اخراج علی نجاتی و احکام صادره برای کارگران هفت تپه

علی نجاتی رئیس هیئت مدیره ی سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه از 18 اسفند تا 25 فروردین 88 در بازداشت و تحت بازجویی اطلاعات قرار گرفت. وی پس از آن که با قرار کفالت آزاد شد نامه ی اخراج از طرف شرکت نیشکر هفت تپه دریافت نمود که در آن نامه اعلام شده است ایشان از تاریخ 8 فروردین 88 از کار خود اخراج شده است. با وجود این که دادگاه انقلاب شهرستان شوش نامه ای صادر کرده است که نشان می دهد علی نجاتی در این مدت در بازداشت دستگاه قضایی-امنیتی بوده است و طبق قوانین موجود، در این صورت عدم حضور وی در محل کار غیبت محسوب نمی شود، مدیران نیشکر به بهانه ی غیبت وی را از کار اخراج کرده اند.

همچنین طی حکمی که از دادگاه به وکیل 5 نفر از اعضای هیئت مدیره تسلیم شده است، برای آقایان علی نجاتی، جلیل احمدی، فریدون نیکوفرد و قربان علیپور یک سال زندان ( 6ماه تعزیری و 6 ماه تعلیقی ) و 5 سال ممانعت از شرکت در هر گونه انتخابات کارگری و برای آقای محمد حیدری مهر 1 سال زندان ( 8 ماه تعلیقی و 4 ماه تعزیری ) و 3 سال ممانعت از شرکت در هر گونه انتخابات نمایندگی کارگری صادر شده است. هم چنین در حکم صادره علت این احکام « ایجاد سندیکای خارج از قانون » و پاره ای از اتهامات واهی علام شده است.

کمیته ی دفاع از کارگران هفت تپه ضمن محکوم کردن دستگیری های مربوط به اول ماه می در تهران و دیگر سرکوب های انجام شده در سایر نقاط ایران، اخراج علی نجاتی و احکام صادره برای وی و دیگر اعضای هیئت مدیره سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه اعلام می کند به پشتوانه ی حامیان و نهادها و افراد تشکیل دهنده ی این کمیته با تمام توان خود برای دفاع از این کارگران تلاش خواهد نمود.

این کمیته از تمام کارگران ایران و جهان ، تشکل ها و نهاد های کارگری داخل و خارج و نهاد های حقوق بشری می خواهد با تمام توان خویش برای دفاع از این نمایندگان کارگران اقدام نمایند.

کمیته ی دفاع از کارگران هفت تپه

31 اردیبهشت 88

5/13/09

اسماعیل سلمانپور از زندان اوین به بیمارستان منتقل شد

اسماعیل سلمانپور از زندان اوین به بیمارستان منتقل شد
سه شنبه ، 8 ارديبهشت 1388 ، 15:39
اسماعیل سلمانپور از دانشجویان دربند پلی تکنیک روز گذشته به دلیل وضعیت بسیار وخیم جسمی و در حالی که در آستانه مرگ قرار داشته از زندان اوین به بیمارستان منتقل شده است.
روز گذشته مسئولین پرونده، با تماس با پدر و مادر اسماعیل سلمانپور از آنها خواستند که برای تحویل گرفتن فرزند خود مراجعه کنند، که پس از مراجعه آنها مشخص می شود که به دلیل وضعیت بسیار وخیم جسمی اسماعیل از والدین خواسته شده است که برای تحویل گرفتن وی مراجعه کنند.
در حالیکه هم اکنون والدین اسماعیل سلمانپور در بیمارستان نزد وی هستند اما تهدید شده اند که به هیچ وجه هیچ یک از دانشجویان و حتی وکیل وی اجازه مراجعه به بیمارستان را ندارند
انتقال ناگهانی اسماعیل سلمانپور از زندان اوین به بیمارستان باعث نگرانی بسیار زیاد دانشجویان نسبت به وضعیت سلامتی وی و تمامی دانشجویان دربند شده است.
هفته گذشته اعلام شده بود که دانشجویان در اعتراض به شکنجه و فشارهای غیرانسانی بر خود و در اعتراض به فشار برای اعتراف تلویزیونی دست به اعتصاب غذا زده اند

5/11/09

تنها حکم عادلانه تبرئه و آزادی فوری رکسانا صابری است

تنها حکم عادلانه تبرئه و آزادی فوری رکسانا صابری است
در تاریخ ٢٠ اردیبهشت دادگاه تجدید نظر خبرنگار امریکایی ایرانی تبار رکسانا صابری در شعبه ١٤ دادگاه تجدید نظر تهران برگزار شد. این دادگاه در پشت درهای بسته برگزار شد، اما بر خلاف دادگاه اول وکلای این خبرنگار ٣٢ ساله که به هشت سال زندان محکوم شده است، توانستند در دادگاه حضور یابند و از موکل خود دفاع کنند.
گزارشگران بدون مرز در این باره اعلام می‌کند " سرعت عمل در برگزاری دادگاه تجدید نظر و حضور وکلای رکسانا صابری در این دادگاه نشانه های دلگرم کننده ای است. با این همه باید هوشیار بود، دستگاه قضایی جمهوری اسلامی ما را به تصمیماتی غیر منتظره عادت داده است. گزارشگران بدون مرز خواهان دادگاهی علنی و حضور شیرین عبادی وکیل برجسته ایرانی و رئیس کانون مدافعان حقوق بشر و یا نمایندگان وی در این دادگاه شده بود. که این امر پذیرفته نشد.
" تنها حکم عادلانه تبرئه و آزادی فوری این خبرنگار است. رکسانا صابری در همین هفته باید به همراه نامزدش فیلمساز مشهور ایرانی بهمن قبادی برای معرفی فیلمی که در نوشتن سناریوی آن همکاری داشته است به کن سفر کند. "
دو وکیل رکسانا صابری صالح نیکبخت و عبدالصمد خرمشاهی که در دادگاه امروز شرکت داشته اند به گزارشگران بدون مرز اعلام کردند " خوشبین و از روند دادرسی امروز رضایت دارند." صالح نیکبخت طی دو ساعت از پرونده دفاع کرده است و با تکیه بر مدارک و اسناد بسیاری خواهان تبرئه موکل خود شده اند. وی به پرونده های روزنامه نگارانی که در گذشته به همین اتهام بازداشت و سپس تبرئه شده بودند استناد کرده است. " دادگاه غیر علنی بود اما به ما وقت کافی برای دفاع داده شد و اگر ادله ما از سوی قضات پذیرفته شود رکسانا صابری آزاد خواهد شد." عبدالصمد خرمشاهی نیز با اظهار "خوشبینی" اعلام کرد " که قانونا دادگاه ظرف مدت یک هفته باید حکم را اعلام کند."
چندین روزنامه نگاران ایرانی و یا " دوملیتی" در چند ساله اخیر با اتهام " جاسوسی بازداشت و محاکمه شده اند. مقامات مسئول ایران از اتهام " جاسوسی" سواستفاده می‌کنند. هم اکنون ایران با چهارده روزنامه نگار و وب‌نگار زندانی بزرگترین زندان روزنامه نگاران در خاورمیانه است.
يادآوری
رکسانا صابری ٣٢ ساله در امریکا متولد و بزرگ شده است, و از شش سال پیش در ایران به‌ تحقیق و تحصیل مشغول بود. وی با شبکه رادیویی ان پی آر و بخش جهان رادیو و تلویزیون بی بی سی تا ١٣٨٥ همکاری داشته است.
١٢ بهمن ماه ١٣٨٧ رکسانا صابر در تهران دستگیر شد.
١٠ اسفند ماه ١٣٨٧ بازداشت رکسانا صابری از سوی شبکه رادیویی ان پی آر از قول پدرش رضا صابری اعلام شد. پدر این روزنامه‌نگار گفته بود " دخترش در پی مکالمه کوتاهی در تاریخ ٢٢ بهمن بازداشت خود را به وی اعلام کرده است."
١١ اسفند ١٣٨٧حسن قشقاوی سخنگوی وزارت امور خارجه اعلام کرد که فعالیت رکسانا صابری در ایران " غیر قانونی" بوده است.
١٢ اسفند ١٣٨٧ علیرضا جمشیدی سخنگوی دستگاه قضایی ایران اعلام کرد " وی با قرار صادره از دادسرای انقلاب در بازداشت به سر می‌برد و اکنون در زندان اوين است.
٢٠ فروردین ١٣٨٨ حسن زارع دهنوی معاون امنیتی دادستان تهران اعلام کرد که «وی بدون مجوز خبرنگاری و تحت عنوان خبرنگار، فعالیت های جاسوسی انجام می‌داده است که مدارک در پرونده موجود است و وی نیز تمام اتهامات را پذیرفته است.»
٢٥ فروردین ١٣٨٨ علیرضا جمشیدی اعلام کرد که محاکمه رکسانا صابری در یکی از شعب دادگاه انقلاب آغاز و "اتهام" وی در کیفرخواست ارائه شده به دادگاه "جاسوسی به نفع اجانب" اعلام شده است.
٢٩ فروردین ١٣٨٨ اعلام شد که رکسانا صابری به هشت سال زندان محکوم شده است.
٣٠ فروردین ١٣٨٨ شیرین عبادی دفاع از رکسانا صابری را بر عهده گرفت. اما تحت فشار دستکاه قضایی خانواده صابری از تصمیم خود صرف نظر کرد.
اول اردیبهشت ماه ١٣٨٨ رکسانا صابری دست به اعتصاب غذا زد
٥ اردیبهشت ١٣٨٨ عبدالصمد خرمشاهی لایحه اعتراضی را به دادگاه تجدید نظر ارائه کرد.
٨ اردیبهشت ٤ تن از اعضای گزارشگران بدون مرز از جمله دبیر اول سازمان ژان فرانسوا ژولیار در حمایت از خواست خبرنگار زندانی رکسانا صابری اعتصاب غذا کردند.
١٣ اردیبهشت رکسانا صابری در اعتراض به تکذیب اعتصاب غذا از نوشیدن آب خوداری کرده است و برای چند ساعتی به درمانگاه زندان اوین انتقال یافت
١٤ اردیبهشت پیام شیرین عبادی وکیل مدافع حقوق بشر در حمایت از رکسانا صابری و روزنامه نگاران زندانی و اعتصاب گزارشگران بدون مرز.
١٣ اردیبهشت ادامه اعتصاب غذای گزارشگران بدون مرز در برابر مقر سازمان ملل متحد در نیویورک
١٤ اردیبهشت تقاضای تبدیل قرار بازداشت به وثیقه از سوی وکلا
١٥ اردیبهشت اعلام پایان اعتصاب غذای رکسانا صابری
٢٠ برگزاری اردیبهشت دادگاه تجدید نظر .

گزارشگران بدون مرز انجمن بين المللي دفاع از روزنامه نگاران زنداني و آزادی مطبوعات بر مبنای اصل ١٩ اعلاميه جهانی حقوق بشر است

5/9/09

فراخوان بیداران برای تهیه نقشه گورستان خاوران

بر اساس یک بر آورد اولیه، که دقت آن باید در جریان این پروژه ارزیابی شود، تعداد قربانیان دگر اندیش که تا قبل از کشتار وسیع تابستان ١٣٦٧ در این گورستان به خاک سپرده شده اند در حدود ٢٠٠٠ نفر می باشند. بدون تردید تهیه نقشه مجازی گورستان خاوران بدون یاری خانواده و بستگان قربانیانی که در خاوران به خاک سپرده شده اند نا ممکن است. به همین دلیل به این نتیجه رسیدیم که گزارش اولیه ای را منتشر کرده و دست یاری به سوی آنان دراز کنیم.
طرح تهیه نقشه مجازی گورستان خاوران
گورستان خاوران در جنوب شرقی تهران واقع شده است. در سال ١٣٦٠ مقامات جمهوری اسلامی تصمیم می گیرند که از آن پس کفار (قربانیان دگر اندیش) را در قبرستانهای مسلمانها دفن نکنند و در تهران گورستان خاوران برای دفن کفار انتخاب شد. از اول آبان همان سال درگذشتگان بهائی نیز در خاوران دفن می شدند و گورستان خاوران به دو بخش تقسیم شد. بخشی از آن برای خاک سپاری قربانیان دگر اندیش و قسمت دیگری برای خاک سپاری درگذشتگان بهائیان در نظر گرفته شد. بر اساس یک بر آورد اولیه، که دقت آن باید در جریان این پروژه ارزیابی شود، تعداد قربانیان دگر اندیش که تا قبل از کشتار وسیع تابستان ١٣٦٧ در این گورستان به خاک سپرده شده اند در حدود ٢٠٠٠ نفر می باشند. بدون تردید تهیه نقشه مجازی گورستان خاوران بدون یاری خانواده و بستگان قربانیانی که در خاوران به خاک سپرده شده اند نا ممکن است. به همین دلیل به این نتیجه رسیدیم که گزارش اولیه ای را منتشر کرده و دست یاری به سوی آنان دراز کنیم.
چگونه می توانید ما را یاری کنید؟
- پرسشنامه ضمیمه را تکمیل کرده و برای بیداران ارسال کنید.
- بر روی این نقشه محل دفن قربانیان را مشخص کنید.
- اشتباهات احتمالی را به ما گوشزد کنید
- با اطلاعات خود ما را در تکمیل این جدول یاری کنید.
- محل این نشانه ها و سنگ قبرها را در نقشه و جدول ردیف ٢ و ٣ مشخص کنید.
- عکسهای خود از نشانه های موجود در خاوران و محل آنها در نقشه خاوران را برایمان ارسال کنید.
- اگر در این جدول خطائی وجود دارد ما را در جریان قرار دهید.
- اگر از خاک سپاری کسانی در خاوران اطمینان دارید، نام آنها را برایمان ما ارسال کنید.
لطفا اطلاعات خود را به آدرس پست الکترونیک زیر ارسال کنید:
info@bidaran.net
٢- یک تصویر هوائی از خاوران منتشر شده است که محل گورهای قربانیان سالهای قبل از کشتار وسیع تابستان ١٣٦٧ و گورهای دستجمعی که قربانیان تابستان ٦٧ در آنها به خاک سپرده شده اند را نشان می دهد. در قطعه ای که به قربانیان قبل از تابستان ٦٧ تعلق دارد نقاط روشنی به چشم می خورد که به گمان ما نشان گورهائی هستند که توسط خانواده های قربانیان نشانه گذاری شده است. امیدوار هستیم که با همکاری و بذل توجه خانواده و بستگان قربانیان بتوانیم مشخص کنیم که هر نشانه به کدامیک از قربانی تعلق دارد. ٣- بر اساس شماره های موجود بر دیوار خاوران فرض کرده ایم که قربانیان در ٩٢ ردیف به خاک سپرده شده اند. با اندازه گیری هائی که بر روی نقشه خاوران انجام داده ایم و با دقت بر روی نقشه هوائی، فرض کرده ایم که در هر ردیف بیست نفر به خاک سپرده شده اند. بر اساس این اطلاعات و فرضیات جدولی تهیه کرده ایم که دارای ٩٢ ردیف و ٢٠ ستون است. هر خانه (که نشان دهنده گور یکی از قربانیان است) با شماره ردیف و ستون آن مشخص می شود. ٤- به همراه این گزارش اولیه تعدادی عکس از برخی از سنگ قبرها و نشانه های موجود در خاوران در شهریور ١٣٨٧ منتشر شده است. ٥- جدولی از اسامی کسانی که از دفن آنان در خاوران اطمینان داریم منتشر کرده ایم. نقشه تقریبی خاوران جهت مشخص کردن مکان خاکسپاری اعدام شدگان همراه با ردیف ها و ستون ها ببینی
١- برای هر یک از قربانیان که در خاوران به خاک سپرده شده اند پرونده جداگانه ای تهیه شده و یا خواهد شد. به همین منظور فرمی تهیه شده است، که همراه این گزارش اولیه در بیداران منتشر شده است.

خوابی که برای خانواده ها در خاوران دیده اند!


خوابی که برای خانواده ها در خاوران دیده اند!
رضا معینی


در تاریخ ١١ اردیبهشت ۱۳۸۸ خبری با عنوان " انتقال پیکرهای قتل عام شدگان سال ۶۷ از خاوران به مکانی نا معلوم" در چندین سایت اینترنتی و دیگر رسانه ها انتشار یافت. طبق اطلاعات ما از خانواده های خاوران چنین خبری مطلقا صحت ندارد. راست این است که خانواده ها نه در پستوخانه های خود لابراتوری برای جسد شناسی دارند و نه نیازی به حمل "بقایای اجساد" عزیزان خود بعنوان مدرک. حال بماند که کدام عضو خانواده این درد را می تواند در گوشه خانه خود نگاه دارد! و در آخر این خانواده ها سند زنده هستند! مدرک برای چه کاری می خواهند؟


در تاریخ ١١ اردیبهشت ۱۳۸۸ خبری با عنوان " انتقال پیکرهای قتل عام شدگان سال ۶۷ از خاوران به مکانی نا معلوم" در چندین سایت اینترنتی و دیگر رسانه ها انتشار یافت. طبق اطلاعات ما از خانواده های خاوران چنین خبری مطلقا صحت ندارد.

گورستان خاوران پس از ۲۳ اسفند ماه سال گذشته که آخرین مراسم سال نو توسط خانواده ها در آن برگزار شد تا امروز به روی خانواده ها بسته شده است. روز شنبه ٥ اردیبهشت ۱۳۸۸ هیج یک از اعضای خانواده ها " در تاریکی" به خاوران نرفته بودند تا پیش از خاک برداری و یا پس از آن " بقایای اجساد" را با خود ببرند! انتشار چنین خبر نادرستی نه تصادفی است و نه اشتباهی! این یک فریب خبری است که از سوی دستگاه های اطلاعاتی جمهوری اسلامی هدفمند و برای ادامه سرکوب خانواده های خاوران انتشار یافته است.

راست این است که در تاریخ ١٦ بهمن ماه ۱۳۸۷ گزارشی از خاوران به نام " بولدوزرها همچنان خاوران را ویران می کنند" ( در همین شماره بیداران منتشر شده است ) بر روی سایت بیداران قرار گرفت. این گزارش به دلیل درخواست برخی از همکاران و رعایت ملاحضاتی از جمله احترام به " حریم خصوصی" خانواده ها پس از ساعاتی از سایت بیداران برداشته شد. برای اولین بار در این گزارش از تکه پاره های لباس و پتو و غیره در میان گورهای شخم زده خاوران سخن رفته بود. در این گزارش آمده بود:

"به قسمت کانالها بر گشتیم . نا گهان تکه های لباس به صورت کاملا پو سیده لا به لای خاکها به چشمم خورد ،ژاکت ، زیر پوش، پتو توجه‌ام را جلب کرد. فکر کردم اشتباه می کنم ولی دقت که کردم مطمئن شدم . به بقیه گفتم. آنها از من پریشان ترشدند، همه متو جه شده بودیم که قسمتهای کانال خیلی عجولانه دوباره زیر و رو شده است، ردیفهای درخت کا ری فقط به اندازه لازم شیار خورده و هنوزدرختها را آبیاری نکرده‌اند. ظاهرا طرح ساماندهی فعلا شامل آبیاری نیست! چندتا لباس شخصی در بیرون و داخل می لولیدند و خانواده هایی هم مثل ما تازه خبرتغییرات را شنیده بودند، آمده بودند. "

اما چهار ماه بعد به یکباره خبر " انتقال پیکرهای قتل عام شده‌گان سال 67 از خاوران به مکانی نامعلوم " انتشار می یابد. با عبارت و حتا کلماتی مشابه گزارشات "کازار خاوران" که در بیداران انتشار یافته بود! و البته همراه با نکاتی دروغین که فقط به کار دستگاه اطلاعاتی جمهوری اسلامی می آید.

تیتر خبر آسوده کردن خیال همه تلاشگران کارزار علیه ویرانی خاوران است. اگر اجساد را به "محل نامعلومی" منتقل کرده اند، دیگر چرا خانواده ها باید هر هفته به " پارک" بروند؟ چرا باید برای حفظ خاوران تلاش کرد؟ چرا باید هر جمعه چند ماشین نیروهای اطلاعاتی در آنجا بمانند تا خانواده ها را به خاوران راه ندهند؟ و مسئولان در پی پیدا کردن توجیه برای کمیساریای حقوق بشر باشند؟

ماجرا فقط این خبر نیست! فریب خبر سازی با ظاهر دفاع از قربانیان مدت هاست جریان دارد. در مهرماه سال گذشته خبر دستگیری خانمی ( از وابستگان یکی از سازمان های مخالف حکومت اسلامی) به دلیل شرکت در مراسم خاوران منتشر شد. درست در روزهایی که تعداد زیادی از اعضای خانواده ها از نوجوان تا پیرزن ٨٤ ساله به وزارت اطلاعات احضار و از آنها در باره " همکاری " با همان سازمان مخالف پرس و جو می کردند. نکته مهم آن بود که آن خانم نه تنها در مسیر خاوران بازداشت نشده بود که دستگیری ایشان هیج ربطی به تجمع یک ماه و نیم پیش خانواده ها در خاوران نداشت. ضمن آنکه ایشان اصلا در آن تجمع هم حضور نداشتند! بدون شک این بازداشت نیز مثل همه دیگر آزار و اذیت های ماموران اطلاعاتی علیه شهروندان باید محکوم می شد. اما انتشار این خبر که با عناوین مختلف در بسیاری از سایت های اینترنتی بازتاب یافت با تهدیدات بازجویان امنیتی و اصرار بر همکاری خانواده ها با این جریان سیاسی و حتا نام بردن از آن خانم و محکومیت زندان ایشان برای ترساندن خانواده ها نمی تواند یک امر تصادفی باشد!

اینکه فریب خبر را دستگاه های اطلاعاتی می سازند اما " رسانه" های جمعی آن را پخش می کنند امر تازه ای نیست. اینکه آنها از رقابت رسانه ها برای کسب خبر سو استفاده می کنند تا فریب- خبر خود را جا بزنند بازهم عجیب نیست. وزارت اطلاعات که نمی تواند فریب خبر را به نام خود منتشر کند! تاسف آور واکنش تلاشگران و در دام همان خبر سازی افتادن است. نگاهی به این خبر و مجموعه اطلاعات آن روشنگر هدف وزارت اطلاعات است.

احضار و تهدید خانواده ها از سال ۱۳۶۸ که اولین گردهم آیی های گسترده در خاوران برگزار شد، ادامه دارد اما از شهریور ماه سال گذشته همانگونه که ماموران به خانواده ها گفته اند" سیاست عوض شده است" و به پایان بردن "این غائله" به هدف اصلی ماموران امنیتی تبدیل شده است و این بار هم باید خانواده ها قربانی دهند. به همین دلیل هم در خبر جعلی تاکید می شود :

"هم‌چنین تنی از خانواده‌ها به مجموعه گفتند مقداری از بقایای اجساد مورد اشاره را به‌عنوان مدرک برداشته‌اند."

این یعنی دستاویزی برای حمله به خانه ها و خانواده ها برای پیدا کردن"بقایای اجساد". این یعنی بهانه ای جدی برای آغاز دوباره و تشدید احضارها و آزار اذیت خانواده ها. این یعنی دلیل موجه برای ادامه بستن درهای خاوران " تا بقیه مدارک" از سوی خانواده ها " برداشته نشود"! و .....

راست این است که خانواده ها نه در پستوخانه های خود لابراتوری برای جسد شناسی دارند و نه نیازی به حمل "بقایای اجساد" عزیزان خود بعنوان مدرک. حال بماند که کدام عضو خانواده این درد را می تواند در گوشه خانه خود نگاه دارد! و در آخر این خانواده ها سند زنده هستند! مدرک برای چه کاری می خواهند؟ هشیار باشیم!

5/3/09

بازداشت چند تن از اعضای کمپین یک میلیون امضاء در مراسم روز جهانی کارگر

11 اردیبهشت 1388

کانون زنان ایرانی :کاوه مظفری ،امیریعقوبعلی ،نیکزاد زنگنه ، پوریا پوشتاره و طاها ولی زاده از فعالان کمپین یک میلیون امضا عصر امروز در D9راسم بزرگداشت روزکارگر در پارک لاله تهران بازداشت شدند.
دیگر گزارش ها حاکی است که سعید یوزی- محمد اشرفی- سعید مقدم- جعفر عظیم زاده، شاهپور احسانی راد، بهروز خباز، مریم محسنی و فایق کیخسروی نیز جزو دستگیر شدگان هستند.
به گزارش کمیته پیگیری ایجاد تشکل‌های آزاد کارگری امروز جمعه یازدهم اردیبهشت(روز جهانی کارگر) ساعت 17 براساس فراخوانی که از طرف کمیته برگزاری مراسم اول20ماه مه متشکل از( کمیته پیگیری ایجاد تشکل‌های آزاد کارگری /سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه/ سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه/ اتحادیه آزاد کارگران ایران/ هیأت مؤسس بازگشایی کارگران نقاش و تزیئنات ساختمان/ کانون مدافعان حقوق کارگر/ شورای همکاری فعالین و تشکل های کارگر / کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری/ شورای زنان/ جمعی از فعالین کارگری) منتشر شده بود ، جمعی از کارگران و دانشجویان و زنان برای حضور در این مراسم به پارک لاله- میدان اب نما آمدند.
براساس گزارش کمیته پیگیری ایجاد تشکل‌های آزاد کارگری تعدادی از کارگران، زنان، فعالین‌ کارگری دستگیر و یا مورد ضرب و شتم نیروهای انتظامی، اطلاعات و لباس شخصی‌ها قرار گرفتند.
بنا به گزارش کانون زنان ایرانی، نیروهای امنیتی ساعتی پس از بازداشت کاوه مظفری در مراسم بزرگداشت وزکارگر در پارک لاله تهران او را همراه خود به خانه اش در خیابان جمهوری بردند تا محل زندگی او و همسرش را تفتیش کنند .آنها پس از تفتیش خانه دو کامپیوتر ، تعداد زیادی سی دی وکتاب و همچنین دست نوشته های آنها را با خود بردند.
به گفته خانواده جلوه جواهری ،ماموران پس از تفتیش خانه ،جلوه را نیز بازداشت و به همراه همسرش به زندان بردند.
به گزارش سایت تغییر برای برابری نیز پلیس پس از حمله به شرکت کنندگان تعداد بسیاری را بازداشت کرد و ابتدا به کلانتری وصال در خیابان انقلاب منتقل کرد. سپس زنان بازداشت شده را که 19 نفر بودند به بازداشتگاه وزرا منتقل کردند. به گفته مامورانی که زنان را منتقل می کردند تعداد مردان بازداشت شده 150 نفر ذکر شدو برخی دیگر از ماموران تعداد را 80 نفر ذکر کردند. از وضعیت مردان بازداشت شده خبر دقیقی در دست نیست. گفته می شود که عده ای را به او=D Bن و عده ای دیگر را به بازداشت گاه های نیروی انتظامی منتقل کرده اند.
تاکنون از میان اسامی رسیده بازداشتی تعدادی از آنها اعضای تشکل های شورای همکاری، کمیته هماهنگی ایجاد تشکل های کارگری، اتحادیه آزاد کارگران، کانون مدافعان حقوق کارگر، کمیته پی گیری از جمله مریم حاج محسن، پروانه قاسمیان، فاطمه شاه نظری، شریفه، محمد فرجی، بهروز خباز، جعفر عظیم زاده، زانیار احمدی، محمد ا رفی، علی رضا تقفی ، محسن تقفی ، سعید مقدم وسعید یوزی هستند و همچنین از اعضای کمپین یک میلیون امضا نیکزاد زنگنه، امیریعقوبعلی، کاوه مظفری ، پوریاپوشتاره، طاها ولی زاده جزو بازداشت شد گان هستند.

5/1/09

بازداشت‌شدگان اول ماه

حمله خشونت بار نیروهای امنیتی به مراسم بزرگداشت اول ماه می در تهران۱۱ اردیبهشت ماه ۱۳۸۸- به گزارش کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران، نیروهای امنیتی و انتظامی امروز بعد ازظهر به شرکت کنندگان در مراسم بزرگداشت روز جهانی کارگر در اول ماه می در پارک لاله تهران بطور خشونت باری حمله کردند. این تجمع قرار بود بر اساس فراخوان ۱۰ تشکل مستقل کارگری برگزار شود. بر اساس اطلاعات رسیده به کمپین، در این حمله بیش از ۱۰۰ نفر بازداشت شدند که مردم عادی نیز در میان آنها هستند.هادی قائمی؛ سخنگوی کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران در مورد حمله به تجمع کارگری گفت:" این حملات زشت و سبعانه مظهر توهین کامل به کارگران و بی اعتنایی تمام عیار دولت ایران به الزامات دولت در حفاظت از حقوق کارگران است."یکی از شاهدان عینی در تهران به کمپین گفت که او خود شاهد بود که ۵ ون نیروهای انتظامی از افراد بازداشت شده پر شده بود. این شاهد عینی جریان حمله را اینگونه تشریح کرد:"حدود ساعت ۵ بعدازظهر بود. جمعیت زیادی در پارک لاله بودند. خب جمعه ها پارک لاله خیلی شلوغ است. من به سمت آب نما در حال قدم زدن بودم و می دیدم که خیلی از مردم در اطراف آب نما که قرار بود مراسم بزرگداشت روز جهانی کارگر در ساعت ۶ بعدازظهر در آن محل برگزار بشود، در حال قدم زدن بودند. ناگهان دو ون درقسمت شمالی آب نما پارک کردند و نیروهای لباس شخصی شروع کردند به دستگیری مردم. دو ون دیگر هم آمد. ناگهان من فریاد های"زنده باد جنبش کارگری" شنیدم. ماموران همینجور به مردم عادی حمله می کردند و آنها را که در مقابل بازداشت مقاومت می کردند، با باتوم می زدند و به باد مشت و لگد می گرفتندشان. این حمله تقریبا ۱۵ دقیقه طول کشید، و بعد از آن مردم پراکنده شدند چون هر کسی که در آنجا می ماند، بازداشتش می کردند."یکی از بازداشت شدگان که موبایل او همچنان روشن بود از کلانتری وصال خبر داد که بیش از ۱۰۰ نفر بازداشت شده اند.مردم عادی و بی گناه بازداشت شده به مراکز مختلف نیروهای امنیتی و انتظامی برده شدند. به نوشته وب سایت اتحادیه آزاد کارگران ایران، برخی از فعالان کارگری شناخته شده که امروز در این مراسم بازداشت شدند،عبارتند از:جعفر عظیم زاده، شاهپور احسانی راد، مریم محسنی، و بهروز خباززاده. سایر منابع و شاهدین گزارش از بازداشت ۷ نفر از اعضای انجمن دفاع از کودکان کار داده اند.به گزارش وب سایت اتحادیه آزاد کارگران ایران، قرار بود که تجمع دیگری برای بزرگداشت روز اول ماه می در ساعت 5 بعدازظهر در امیریه سنندج برگزار شود. در صبح روز اول ماه می، ۵ نفر از فعالان کارگری به اداره اطلاعات در سنندج احضار و بازداشت شدند تا از برگزاری مراسم جلوگیری شود. این افراد عبارتند از: صدیق کریمی، شریف ساعد پناه، مجید محمدی، سید خالد حسینی و ژیان سبحانی. در حالیکه فعالان کارگری در محل تجمع گرد هم می آمدند، نیروهای لباس شخصی و انتظامی که تلاش می کردند که پلاکارهای آنها را جمع کنند، با مقاومت تجمع کنندگان مواجه شدند. جمعیت شروع به حرکت کرد و شعار می داد:"زنده باد کارگران" و "زندانی سیاسی آزاد باید گردد." بعد از مسافت کوتاهی، تجمع کنندگان مورد حمله شدید نیروهای امنیتی قرار گرفتند و حداقل ده نفر بازداشت شدند. قایق کیخسروانی در میان بازداشت شدگان است.سایر حملات و تهدید هایی که در این چند روز اخیر فعالان کارگری با آن مواجه بودند از این قرار است:در روز ۹ اردیبهشت ماه، کریم فاتح، علی (عمر) مینایی، و هادی توانمند از اعضای کمیته همآهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری، به حفاظت امنیت نیروهای انتظامی بوکان احضار شدند. در همین روز، ژیان سبحانی و کوروش بخشنده؛ از اعضای کمیته همآهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری و آماج نیکدل؛ ۱۴ ساله، که هر سه این افراد در روز ۲۸ فروردین ماه در منزل آقای غالب حسینی بازداشت شده بودند، به کلانتری 12 در سنندج احضار شدند. غالب حسینی از فعالان کارگری در سنندج است که بخاطر فعالیتهای خود برای بزرگداشت روز جهانی کارگردر سال ۱۳۸۷ در سنندج، بازداشت و محکوم شد و در حال حاضر در زندان بسر می برد.در روز۷ اردیبهشت ماه، یوسف بخرآباد و واحد سیده نیز در اداره اطلاعات مهاباد کردستان مورد بازجویی قرار گرفتند. در همین روز، حسن رسول نژاد و احمد اسکی بغدادی در بوکان احضارو بازجویی شدند. همه این ۴ نفر از اعضای کمیته همآهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری هستند. کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران خواستار آزادی فوری فعالان کارگری است که بخاطر تجمع های مسالمت آمیز خود بازداشت شده‌اند. این کمپین همچنین بر ضرورت آزادی فوری منصور اسانلو، ابراهیم مددی، فرزاد کمانگر و غالب حسینی.، کارگرانی که بخاطر فعالیتهای اتحادیه ای خود در حال حاضر در زندان بسر می برند، و لغو همه اتهاماتی که ناعادلانه به آنها وارد شده است، تاکید دارد.

دل آرا دارابی اعدام شد

جمعه در رشت دل آرا دارابی اعدام شد

اخبار روز
• دل‌آرا دارابی، که در سن ۱۷ سالگی به اتهام قتل بازداشت شده بود صبح امروز جمعه در زندان مرکزی رشت اعدام شد ...
اخبار روز: www.akhbar-rooz.com آدينه ۱۱ ارديبهشت ۱٣٨٨ - ۱ می ۲۰۰۹
رادیو فردا: دل‌آرا دارابی، که در سن ۱۷ سالگی به اتهام قتل بازداشت شده بود صبح امروز جمعه در زندان مرکزی رشت اعدام شد. عبدالصمد خرمشاهی وکیل خانم دارابی در گفت‌وگویی با رادیو فردا این خبر را تأیید کرد. محمد مصطفایی، وکیل دادگستری، در وبلاگ شخصی خود با اعلام این خبر نوشت: «اعدام این هنرمند در صورتی به وقوع پیوست که هیچ یک از وکلای وی از زمان اجرای حکم اطلاعی نداشتند.» در روزهای پایانی فروردین ماه آیت‌الله هاشمی شاهرودی رئیس قوه قضائیه حکم اعدام دل‌آرا دارابی را برای مدت محدودی متوقف کرد تا این دختر ۲۳ ساله و خانواده‌اش فرصت جلب رضایت از اولیای دم را داشته باشد. سازمان عفو بین‌الملل در لندن نیز، بر علیه حکم اعدام دل‌آرا دارابی، تظاهراتی را حدود دو هفته پیش مقابل سفارت ایران در لندن سازمان داد. دل‌آرا دارابی متهم بود که شش سال قبل زمانی که تنها ۱۷ سال داشت با همدستی پسر مورد علاقه‌اش فردی را به قتل رسانده است. خانم دارابی در سال ۸۲ پس از قتل فردی که نسبت خویشاوندی با پدر خانم دارابی داشت، قتل را برعهده می‌گیرد، اما در دادگاه ارتکاب جرم را انکار می‌کند. وی در دادگاه اظهار داشت: «من تحت تأثیر حر‌ف‌های پسر مورد علاقه‌ام قرار گرفتم که گفت تو قتل را گردن بگیر، چون کمتر از ۱۸ سال داری اعدام نخواهی شد. من به قتل اعتراف کردم اما این اعترافات واقعیت نداشت». عبدالصمدخرمشاهی بر این اعتقاد و باور است که خانم دارابی بی‌گناه بوده و شواهد متعدد در پرونده وی بیانگر آن است که وی نمی‌توانسته قاتل باشد. وی در این زمینه به روزنامه اعتماد گفته است: «ایرادهای زیادی در پرونده وجود دارد و مدارک موجود در پرونده نشان می دهد این دختر قاتل نیست. دل‌آرا چپ دست است و با توجه به ضربات وارده به مقتول و شواهد دیگر، ممکن نیست این دختر قاتل باشد.» مطابق قوانین جزایی ایران، قصاص یک حق شخصی است و خانواده قربانی مختار است که بین اجرا و عدم اجرای حکم صادره دست به انتخاب زده و یکی را برگزیند.
یادداشت محمد مصطفایی وکیل دادگستری صبح امروز دلارا دارابی، که در سن ۱۷ سالگی به اتهام قتل بازداشت شده بود. در کمال ناباوری توسط اجرای احکام دادسرای رشت در زندان مرکزی رشت اعدام شد. اعدام این هنرمند در صورتی به وقوع پیوست که هیچ یک از وکلای وی از زمان اجرای حکم اطلاعی نداشتند. خبر خیلی کوتاه است ولی وحشتناک. چه راحت جان می گیریم. چه راحتی طناب دار را به گردن کودکی می اندازیم. چه راحت لرزش های بدن نحیفش را احساس می کنیم. به خدا ظلم است ظلم. به خدا عدالت این نیست که کودکی کودکی را از وی بگیریم. به خدا عدالت این نیست که بکشیم آنکه حقش مرگ نیست. چه کسی می خواهد در روز قیامت پاسخگو باشد. آیا انصاف است .... چهارم فروردین سال ۸۵ او را در زندان رشت ملاقات کردم. او چهره ای مظلوم داشت. او قاتل نبود. قسم می خورد که قاتل نیست. برایم تابلویی نقاشی کرد که عکس پیرمردی در آن بود که ویالن می زد. نمی دانستم که ساز مرگ دلارا را می زند. باورم نمی شود که کشته شده باشد. او واقعا بی گناه، مظلوم، آرام، متین، پاک و بی آلایش بود. دختری که حقش مرگ نبود و جانش را گرفتند. خدایا به فریادمان برس. خدایا از این همه بی عدالتی به کجا پناه ببریم. خدایا خدایا خدایا.... چرا ما را اینقدر بی رحم آفریدی چرا چرا...